روانشناسی مثبت نگر

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

روانشناسی مثبت نگر

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

چرا ازدواج های امروزی ناپایدارند ؟

چرا ازدواج های امروزی ناپایدارند ؟
 از جمله عواملی که سلامت خانواده را تهدید می کنند ،عبارتند از :
 1 ـ عدم شناخت به اصول زندگی مشترک : توانایی در دانایی است. برای ازدواج و زندگی مشترک موفق ، کسب دانایی هایی لازم است و مانند هر امر دیگری باید مهارت های مربوط به آن را کسب کرد و در فرآیند زندگی مشترک به کار برد. در برخی از خانواده ها به علت عدم شناخت زن و شوهر نسبت به یکدیگر ، عدم آگاهی نسبت به اهداف و انگیزه های ازدواج ، بی انصافی ها ، پیش داوری ها ، فریبکاری ها ، عدم احساس مسوولیت و بی توجهی به اصول اخلاقی ، بنیاد خانواده متزلزل می شود. مهمترین عاملی که موجب آسیب پذیری خانواده می شود ، عدم شناخت و انحراف از هدف های ازدواج است. زن و شوهری که هدف های ازدواج و تشکیل خانواده را نشناخته یا فراموش کرده اند ، در کدام مسیر حرکت می کنند ؟ کدام روش و وسیله را برای نیل به کدام هدف انتخاب می کنند ؟ هنگامی که راجع به خانواده صحبت می شود ، معمولاً زن و شوهر ها به گونه ای برخورد می کنند که گویا همه چیز را درباره خانواده می دانند. هر کس به خود اجازه می دهد راجع به خانواده اظهار نظر کند و چون هر کس در خانواده رشد کرده ،تصور می کند دانش و آگاهی لازم را دارد. در حالی که این طور نیست و برای انجام هر کاری و ایفای هر نقشی به آموزش ، کاراموزی و مهارت آموزی نیاز است.
2 : سست شدن باورهای مذهبی : شاید مهمترین عاملی که بنیاد خانواده را تهدید می کند ، سست شدن باورهای مذهبی و اصول اخلاقی و فقدان معنویت باشد. هر گاه زن و شوهر در روابط خود ، خدا را فراموش کنند و در حضور و غیاب یکدیگر به گونه ای برخورد کنند که خدا غایب است ، با دست خود کانون خانواده را به سوی تزلزل و نابودی سوق داده اند. یکی از رسم های پسندیده هنگام عقد ازدواج ، گذاشتن قرآن بر سر سفره عقد است. به نظر می رسد این رسم به معنی آن است که زن و شوهر به قرآن اعتقاد دارند و به آنچه قرآن گفته عمل می کنند و قرآن را در زندگی و پیوند مشترک خود حاکم قرار می دهند و خداوند را حاضر و ناظر به اعمال ، رفتار و گفتارشان می دانند. حال چنانچه این وضعیت تغییر کنتد و این اعتقادات و باورها سست شود و از بین برود ، سلامت و تعادل خانواده به خطر می افتد. زمانی که ارزش ها ، نگرش ها و باورهای حاکم بر روابط زن و شوهر بر اساس لذت طلبی ، مصلحت گرایی ، مادی گرایی و سود طلبی استوار باشد ، بی شک روابط انسانی از معنویت تهی می شود. این نوع روابط بسیار سست و شکننده خواهد بود و به محض بروز موقعیتی خاص مانند بی پولی ، تنگدستی ، بیماری ، کهولت و افزایش سن و نظایر آن
ازدرون متلاشی می گردد و با هر بهانه ای از هم می گسلد.
3 ـ عدم صداقت و فریبکاری : جوهر روابط سالم میان زن و شوهر ، صداقت است. صداقت ، اعتماد را بنیاد می نهد. زن یا شوهری که با همسر خود صادق نیست و با دادن وعده و وعیدها می خواهد زندگی کند ، با شوهری که از واقعیت ها دور هستند و در عالم اوهام و تخیلات زندگی می کنند ، آیا می توان گفت که زندگی زناشویی موفقی خواهندداشت ؟ گاهی اوقات پنهان کردن حقایق و فریب دادن موجب می شود ارکان خانواده متزلزل شود و روابط زن و شوهر آسیب ببیند.
4 ـ عدم توجه به نیازهای همسر
زوج های موفق کسانی هستند که در صدد ارضای نیازهای همسر خود می باشند. بنابراین هر زن یا شوهری وظیفه دارد نیازهای جسمی و روحی همسرش را بشناسد و در مقام ارضای آنها برآید. ارضای نیازها به طریق درست و مطلوب ، به رشد همه جانبه و ایجاد امنیت روانی زوجین منجر می شود و در نتیجه سلامت خانواده تامین می گردد. برای مثال هر انسانی نیاز به امنیت ، محبت ، توجه و احترام دارد. لذا هر گاه این گونه نیازها از طرف همسر تامین نشود ، فرد احساس ناامنی روانی می کند و بهداشت روانی خانواده مختل می شود.
5ـ ابهام وافراط در انتظارها : به طور معمول مشخص کردن انتظارها در روابط ، باعث معین شدن وظایف و حدود روابط افراد می شود. در خانواده هایی که انتظارهای متقابل زن و شوهر مشخص نشده ، روابط آسیب پذیر است و زوجین دقیقاً نمی دانند نسبت به یکدیگر چه وظایفی بر عهده دارند. تفاوت و تعارض در انتظارات موجب می شود فضایی نامساعد و کینه توازانه به وجود آید. گاهی اوقات داشتن توقعات بیش از حد از همسر ، مثل این که انتظار داشته باشیم او همچون فرشته باشد یا آید ، سلامت خانواده را در معرض تهدید قرار می دهد.
6ـ دخالت دیگران : اکثر پژوهش های انجام شده در ایران درباره طلاق ،این حقیقت را منعکس کرده که دخالت دیگران مانند اقوام و آشنایان ، والدین زن یا شوهر موجب شعله ور شدن اختلافات زن و شوهر می گردد و در نهایت به جدایی منجر می شود. زن یا شوهر به ویژه در اوایل زندگی مشترک ، توسط دیگران به طور ناشیانه راهنمایی یا در برخی موارد تحریک می شوند. گاهی اوقات مادر شوهر یا پدر شوهر و مادر زن یا پدر زن علی رغم علاقه ، در زندگی مشترک فرزندان شان مزاحمت و آسیب هایی را به وجود می آورند.
7 ـ مسائل اقتصادی و مالی : انسان ها نیازهای مادی دارند که باید در حد متعادل ارضا شود ، اما مسائل مادی نباید همه امور را تحت الشعاع قرار دهد. زندگی زناشویی نشیب و فراز دارد و زن و شوهر باید با رعایت صرفه جویی ، قناعت و عدم و اداره کنند. گاهی اوقات مسائل اقتصادی زندگی مشترک خود را تنظیم و اداره کنند. گاهی اوقات مسائل مالی و اقتصادی بهانه هستند و زمانی که از زن یا شوهر سوال می شود که چرا با یکدیگر سازش ندارید ، به این گونه مسائل اشاره می نمایند و در نهایت عدم توافق و تفاهم را عامل اصلی طلاق و جدایی معرفی می کنند. بدیهی است که این عامل عدم توافق نمی تواند ما را به سوی شناخت عواملی که سلامت خانواده راتهدید می کنند ، هدایت کند.
8 ـ موانع فرهنگی و طبقاتی : گاه فرهنگ زن یا مرد به لحاظ عدم تناسب یا تضاد ، سلامت خانواده را تهدید می کند. برای مثال ناهماهنگی فرهنگی و طبقاتی زن و شوهر ( مانند فرهنگ شهری در مقابل فرهنگ روستایی ) گاهی باعث تهدید بنیاد خاناده می شود. متاسفانه بعضی افراد به تعهدات اخلاقی و ارزش های حاکم مقید نیستند و این مساله موجب می شود زن و شوهر در ظاهر زیر یک سقف با یکدیگر زندگی کنند ، اما روح آنها از همدیگر فاصله داشته باشد. در این وضعیت زن یا شوهر با منم منم گفتن و تفاخر به اصل و نسب خود ، سعی می کند همسر خود را سرزنش و تحقیر کند. بدیهی است در چنین خانواده ای احساس حقارت هر یک از زوجین موجب می شود فضای روانی و عاطفی نا مساعدی به وجود آید و زوجین از یکدیگر متنفر شوند.
9 ـ هوسرانی و ازدواج مجدد : عامل دیگری که سبب آسیب زایی خانواده می شود ، تنوع طلبی یا هوسرانی است که فرد به فرمان احساسات خود ، با فرد دیگری غیر از همسر خود ارتباط برقرار می کند و رابطه خود با همسر قبلی را سست می نماید. در این شرایط عواملی از قبیل زیبایی یا ثروت طرف مقابل موجب گرایش به روابطی خارج از چهار چوب خانواده یا برقراری روابط پنهانی می شود. این وضعیت موجب می شود روابط زن و شوهر مخدوش گردد ، بنیاد خانواده سست شود و سرنوشت فرزندان به خطر افتد.
10 ـ سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات : مهمترین آسیب پذیری خانواده ، بروز سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات است. بنابراین هر یک از زن و شوهر به سهم خود مسوولیت دارند که از به وجود آمدن سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات پیشگیری کنند.
 

اگر چنین هستید صبر کنید، ازدواج نکنید

اگر چنین هستید صبر کنید، ازدواج نکنید
 1- اگر در خانواده پدری و زندگی مجردی خود، مسئولیت کاری را به عهده نمی گیرید یا در مسئولیت محوله تعلل می ورزید. (تنبلی و بی مسئولیتی)
‏2- اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود (که به نظر شما منطقی بوده یا اخلاق دلخواه شما را ندارند ‏) ارتباط سازنده و راضی کننده ندارید و نتوانسته اید تعامل قابل قبولی ایجاد نمائید. (عدم تعامل و ارتباط اجتماعی صحیح با دیگران)
‏3- اگر در زندگی، مرتب شغل خود را عوض کرده اید با دوستان زیادی به خاطر مشکلاتی قطع رابطه نموده اید، رشته تحصیلی خود را تغییر داده یا ترک تحصیل کرده اید، علائق خود را نیمه کاره رها کرده اید و ثبات فکری، احساسی و رفتاری ندارید.(عدم ثبات فکری، احساسی و رفتاری)
‏4- اگر تصور می کنید؛ افکار، احساس و رفتار همسرتان را در آینده به دلخواه خود تغییر می دهید. (خطای شناختی)
5- اگر به دنبال همسر مناسبی هستید به نحوی که درزندگی مشترکتان در آینده با هیچ گونه مشکلی مواجه نشوید. (خطای شناختی)
6- اگر در پی کسب لذت و علائق خود، کارها و
 مسئولیت هایتان بر دوش دیگران قرار می گیرد. (اصالت، لذت، و عدم مسئولیت پذیری)
 7- ‏اگر فقط منطق و طرز نگرش خویش را قبول دارید و در برابر دیگران حالت دفاعی یا حالت تهاجمی می گیرید و قادر به درک افکار، احساس و رفتار دیگران نیستید. (واکنش دفاعی و خود میان بینی)
‏8- اگر نقاط ضعف و نقاط قوت خود را به صورت شفاف نمی بینید. (عدم خودآگاهی)
9-اگر تاکنون با نظرات، انتقادات و پیشنهادات دیگران، تغییری در رفتارهای شما ایجاد نشده است. (عدم مدیریت خود یا خود مدیریتی)
 10- اگر مسائل کاری شما مانع ارتباط دوستانه،و ارتباط دوستان شما مانع ارتباط صمیمی در خانواده(خانواده پدری) می شود یا مسائل و مشکلات شخصی شما در تمام حوزه های زندگیتان تأثیر می گذارد و در هم تنیده می گردد. (مشکل در تقسیم وظایف و تعارض نقش ها)
11- اگر به هیچ وجه قادر به تغییر برنامه های از قبل طراحی شده خود نیستید(حتی اگر شرایط تغییر کند) و بسیار متعصب، خشک و غیر قابل انعطاف هستید. (عدم انعطاف پذیری لازم)
 12-اگر قادر به درک احساسات، رفتار و افکار خانواده ، دوستان و همکارانتان(که متفاوت از شما عمل می کنند)، نمی باشید. (عدم آگاهی اجتماعی)
 13- اگر بیشتر به جای گوش کردن، صحبت می کنید و بیشتر از آنکه سعی کنید دیگران را بفهمید سعی دارید که دیگران شما را درک کنند.(عدم مدیریت رابطه)
‏14- اگر بسیار هیجان طلب هستید و صرفاً، هیجانات شما را به سویی می کشاند و قادر به تعویق انداختن خواسته هایتان نیستید. (خود یا اگو ضعیف، هوش هیجانی پائین)
 15- اگر برای رفتار، احساس و گفتار خود روش و
برنامه ای ندارید و منفعلانه و واکنشی نسبت به دیگران عکس العمل نشان می دهید. ( ‏رفتار بی تعقل یا انعکاسی، مشکل در شیوه حل مسئله)
 16- اگر عادت دارید به جای حل مشکلات از آنها
‏فرار کنید یا اجتناب بورزید ‏یا واکنش شما به مسائل بی تفاوتی هست. (پاسخ اجتنابی به رویدادها)
17- ‏اگر در آینه نگاه دیگران، شما فردی غرغرو،
‏سرزنش گر، وابسته، احساساتی، بدبین، گوشه گیر،
پرخاشگر، دمدمی مزاج، خودخواه، گوشت تلخ، غمگین یا تکانشی(کسی که یکباره بدون مقدمه و از روی احساس دست به عملی می زند و پیامدهای آن را نمی سنجد) به نظر می آئید. (اختلال شخصیت)
 18- اگر فکر می کنید، از میان چند میلیارد ساکنین کره زمین، فقط و فقط یک شخص مناسب شماست و ارزش ازدواج دارد و در غیر این صورت زندگی شما بی معنا شده و باید بمیرید یا تا آخر عمر مجرد بمانید.(خطای شناختی، عدم کنترل احساس، هوش هیجانی ضعیف)
 19- اگر بدون اینکه خود را دقیقاً ارزیابی کنید و بشناسید، دنبال همسر مناسب می گردید. (عدم شناخت خود)
 20- اگر وضعیت فعلی تان راضی کننده نیست و برای رهایی و فرار از موقعیت، اقدام به ازدواج می کنید. (مشکل در شیوه حل مسئله)
منبع: سایت همدردی
 منبع:نشریه پیام پزشک، شماره 47.

فرمول استحکام زندگی زناشویی

فرمول استحکام زندگی زناشویی
گاهی الگوی فکری و رفتاری به گونه ای شکل می گیرد که ما می خواهیم همیشه تعیین کننده باشیم، همه کارها آن طور که ما می خواهیم انجام شود و در تمام بحث ها و جدل ها برنده باشیم. اما شما می توانید با یک روش آگاهانه از این طرز فکر که «حرف ، حرف منه» خلاص شوید و با رهایی از این حرف، از زندگی زناشویی به شراکت حقیقی دست پیدا کنید. می توانید به جای کلمات «من باید درست بگویم» و «من باید راضی باشم» از کلماتی مثل «ما باید با هم همه چیز را درست کنیم» و «ما باید راضی و خشنود باشیم» استفاده کنید. بدانید داشتن حس فروتنی و لطف، بخشی از هنر عاشقی و عشق ورزیدن است. با توجه به این نکات از همین امروز شروع کنید:
 ۱) از سمت رئیس بودن استعفا دهید: اگر از آن دسته افرادی هستید که دوست دارید همه امور مربوط به خانه، تربیت کودکان و بخش مالی زندگی مطابق نظر و حرف شما انجام شود، ما به شما اخطار می دهیم: خطر! خطر در کمین است، زیرا این طرز تفکر در خانواده به جای این که حس شراکت را به وجود آورد، فقط رئیس بودن را نشان می دهد. شما ازدواج می کنید که تشکیل یک زوج را بدهید، یعنی در همه چیز مشترک باشید. اگر تصمیم گیری مشترک داشته باشید، تجارب شایسته تری به دست خواهید آورد و این یعنی زندگی مشترک. باید زوجین در یک فضای آرام و آسوده و به طور مشترک تصمیم بگیرند زیرا بدین طریق بیشتر از زندگی خود لذت می برند. باید «روش من» و «روش تو» به «روش ما» تبدیل شود.
 باید مسئولیت ها را تقسیم کنید، برای مثال بخش مالی خانواده را به عهده شوهرتان بگذارید، البته از او بخواهید در تمام موارد شما را در جریان بگذارد و در مواقع لازم با شما همفکری کند. شما هم می توانید مسئولیت امور داخلی خانه و دکوراسیون آن را برعهده بگیرید.
 ۲) دست از خیال پردازی بردارید: به خاطر بیاورید که قبل از ازدواج همیشه با خود فکر می کردید برای هم مناسب هستید، در روز ازدواج همه برایتان آرزوی خوشبختی می کردند و مدام این جمله را می شنیدید که «امیدواریم سال های سال با خوشی در کنار هم زندگی کنید» و شما نیز این جمله را باور داشتید. پس چرا حالا این همه از هم دور شده اید چرا این جمله به نظرتان ناملموس می آید شاید با خود بگویید اگر شوهرم کمی مرتب تر بود، بهتر بود، اگر پول دارتر بود بهتر بود، اگر لاغرتر بود بیشتر دوستش می داشتم، اگر موهایش نمی ریخت خوش تیپ تر بود. این «اما و اگرها» را دور بریزید و دست از خیالبافی بردارید. اگر این اما و اگرها سراغ تان بیاید باید منتظر افسردگی و یأس شدید باشید، زیرا این آینده رؤیایی هیچ وقت به وقوع نمی پیوندد و شما با این اما و اگرها هرگز قدر فرصت های شیرین و نعمت هایی را که پیش روی شماست، نخواهید دانست.
 ۳) از عذرخواهی نترسید: گاهی اوقات یک عذرخواهی ساده و از صمیم قلب از فروپاشی یک زندگی زناشویی جلوگیری می کند. بخصوص اگر فردی هستید که به اشتباهات خود اعتراف نمی کنید و آنها را تقصیر خود نمی دانید، جملاتی مانند «متأسفم»، «معذرت می خواهم»، «اشتباه از جانب من بود»، «کارم کمی بچگانه بود» تأثیر فوق العاده ای خواهد داشت. گاهی اوقات لازم است که اشتباه خود را بپذیرید، یا قسمتی از آن را که تقصیر متوجه شما بوده، بپذیرید.
 ۴) احساسات خود را با یکدیگر در میان بگذارید: صداقت داشته باشید و از بیان احساساتتان نترسید. از بیان ترس ها، آرزوها، امیدها یا آنچه که شما را آزار می دهد، ابایی نداشته باشید. حتماً اگر شریک شما به جای دیدن خشم شما علت خشمگین شدن شما را بشنود و بداند، خوشحال خواهد شد و حتی شاید بتواند کمکی به رفع آن بکند. پس سعی کنید بین احساسات قلبی و ذهنی تان ارتباط برقرار کنید و با افشای رازها حس اطمینان را در یکدیگر تقویت کنید. از جملاتی مثل «قصدم آسیب رساندن به تو نبود» یا «ببخشید فقط کنترل خود را از دست دادم» استفاده کنید.
 ۵) زمینه مشترک پیدا کنید: به جای توجه به آنچه در آن اختلاف دارید و به جای پرداختن به شکاف هایی که میانتان است، سعی کنید وجوه مشترک یکدیگر را پیدا کنید و به آنها بها دهید. مثلاً شاید هر دو بخواهید کودکان سالم، قوی و موفقی داشته باشید، این می تواند یک هدف مشترک و مثبت باشد. بنابراین استفاده از جملاتی مثل ما یک هدف مشترک داریم و اینکه هر دو باید با هم هفکری کنیم تا به این هدف عالی دست یابیم، می تواند مؤثر باشد.
 ۶) رفتارهای نامناسب خود را ترک کنید: گاهی اوقات یک عذرخواهی ساده مشکل را حل نمی کند و بهتر است عادت بد خود را کاملاً ترک کنید، زیرا اگر این عادت تکرار شود، نمی توانید با یک عذرخواهی، رفتار نامناسب خود را نادیده بگیرید و حتی از ارزش معذرت خواهی نیز کاسته می شود. شما باید درباره رفتارهای نامناسب یکدیگر به هم تذکر بدهید، در اصلاح آن بکوشید و سعی کنید دیگر آن را تکرار نکنید.
 استفاده از جملاتی مثل «دیگر این اشتباه را تکرار نمی کنم» و «قول می دهم بار آخر باشد» می تواند کاملاً مؤثر باشد.
منبع:سلامت نیوز

دروازه های بهشت زناشویی

دروازه های بهشت زناشویی
 احساس رضایت از رابطه، این‌که همسران احساس کنند نیازهای آن‌ها دیده می‌شود، به آن پاسخ داده می‌شود و نقش مهمی در خانه به آن‌ها محول شده است، می‌تواند آن‌ها را به ادامه زندگی دلگرم کند. با توجه به این نکات این دلگرمی را در همسرتان ایجاد کنید.
 احساس رضایت از رابطه، این‌که همسران احساس کنند نیازهای آن‌ها دیده می‌شود، به آن پاسخ داده می‌شود و نقش مهمی در خانه به آن‌ها محول شده است، می‌تواند آن‌ها را به ادامه زندگی دلگرم کند. شما هم می‌توانید با توجه به این نکات این دلگرمی را در همسرتان ایجاد کنید.
 برخی مهارت‌های ساده اثر زیادی روی کیفیت رابطه ما دارند، مثلا گوش دادن فعال یکی از این مهارت‌هاست. سعی کنید از این مهارت در رابطه‌تان استفاده کنید. به حرف‌های همسرتان با دقت گوش دهید، تمام توجه خود را در زمان صحبت او متوجه‌اش سازید، پیش داوری نکنید و از بازخوردهای مناسب برای نشان دادن توجه‌تان استفاده کنید. نکته های دیگر را هم در ادامه بخوانید...
 
به همسرتان احترام بگذارید
 
 یکی از ساده‌ترین راه‌ها صدازدن همسر به شکلی محترمانه است. یادتان باشد خیلی از اوقات رفتارهای بی‌ادبانه تند از رفتارهای ساده‌تری شروع می‌شود. وقتی به خودمان اجازه می‌دهیم همسرمان را به شکلی غیرمودبانه صدا بزنیم، عجیب نخواهد بود اگر بعد از مدتی از عبارات بدتر استفاده کنیم!
 
بچه‌ها را مقابلش قرار ندهید
 
 به بچه‌های‌تان یاد دهید، به پدرشان باید احترام بگذارند؛ البته منظور از این یاد دادن سخنرانی برای بچه‌ها نیست. از قدیم گفته‌اند، «احترام امام‌زاده را متولی نگه می‌دارد»؛ با احترام برخورد کردن شما مهم‌ترین نکته در آموزش این احترام است. البته در مواردی که بچه‌ها برخوردی اشتباه دارند، نوع برخورد شما و نشان دادن ناراحتی به اندازه و به شکلی صحیح می‌تواند از تکرار آن جلوگیری کند.
 
با هم مشورت کنید
 
 سعی کنید تصمیم‌گیری‌های خانه را به صورت مشورتی پیش‌ببرید و نه به صورت تحکم کردن. بعضی مواقع اموری که معمولا خودتان به تنهایی در مورد آن‌ها تصمیم می‌گیرید را با همسرتان مطرح کنید و طبق نظر او رفتار کنید.
 
مثل عابر بانک به او نگاه نکنید
 
 متاسفانه گاهی دیده می‌شود که وظیفه مرد خانه، پول درآوردن است و بس. البته در ایجاد چنین وضعیتی معمولا خود فرد نیز تاحدی مقصر است اما شما سعی کنید تا حد امکان از به وجود آمدن چنین وضعیتی جلوگیری کنید یا حداقل آن را کمرنگ کنید. در برخی مواقع بد نیست خواسته‌های او را در نظر بگیرید، مطابق نظرات او عمل کنید و تصمیم گرفتن در اموری را به بعد از مشورت با او موکول کنید. با انجام این کارها نیز می‌توان تا حدی احساس ارزشمندی را در همسر ایجاد کرد.
 
قول‌هایش را عملی کنید
 
 اگر همسرتان به بچه‌ها قولی داده، سعی کنید برای عملی‌شدن قول، تلاش خودتان را بکنید، هر چند چندان هم موافق آن نباشید. اگر قرار باشد همسرتان به بچه‌ها چیزی بگوید و شما چیزی دیگر، در طولانی‌مدت جدا از عوارض بدی که این برخورد روی بچه‌ها دارد، در رابطه بچه‌ها و شما و همسرتان هم اثر می‌گذارد. به این موضوع مشکلاتی که برای رابطه 2 نفری شما هم ایجاد می‌کند را اضافه کنید.
 
جلوی دیگران او را سرزنش نکنید
 
 همه ما ایراداتی داریم، تذکر در مورد ایراد نیز اتفاق عجیبی نیست که پیش نیاید. اصلا وقتی ما همسرمان را دوست داشته باشیم، درست این است که به او این موارد را به شکلی زیبا متذکر شویم اما هیچ‌وقت این کار را جلوی دیگران انجام ندهیم بیان ایرادات جلوی دیگران در بیشتر موارد جز تحقیر معنای دیگری برای همسر ما ندارد. کاری که البته تاثیر مثبت چندانی نیز به دنبال نخواهد داشت.
 
مشکل‌تان را با او درمیان بگذارید
 
 اگر شاغل هستید، اگر درس می‌خوانید، اگر در بخش‌های دیگر زندگی‌تان با مشکلی روبه‌رو می‌شوید، بد نیست بعضی مواقع با همسرتان مشکلات‌تان را در میان بگذارید. شاید بگویید این کار را انجام می‌دهید اما این بار متفاوت از سایر موارد این کار را انجام دهید. با او در مورد مشکلات‌تان صحبت کنید، بگذارید پیشنهاد دهد و از پیشنهادهای او استقبال کنید.
 
خطاهایش را بزرگ نبینید
 
 بزرگ نکردن خطاهای همسرتان از جمله مواردی است که بهتر است به آن توجه داشته باشید. اگر همسرتان مرتکب خطایی شده که چندان هم وحشتناک نیست، زمانی که خودش نیز پشیمان شده و سعی در جبران آن دارد، در عوض منت گذاشتن، او را سریع ببخشید. یادتان باشد طول دادن فرآیند بخشیدن و منت گذاشتن و خلاصه نازکردن شما، در بسیاری از مواقع می‌تواند تنها باعث آسیب به عزت نفس او و احساس کوچک شدنش شود.
 
جلوی بچه‌ها دعوا نکنید
 
 اگر فرزند دارید، هیچ‌وقت جلوی چشم آن‌ها با هم دعوا نکنید. به هر صورت از قدیم گفته‌اند که در دعوا حلوا خیرات نمی‌کنند. احتمال بروز رفتارهایی که احترام شما و همسرتان را نزد بچه‌ها کم کند در رفتار کم نیست! کم‌شدن احترام در خانه معمولا در طولانی مدت باعث می‌شود خانه از محلی برای آرامش به محلی که احساسات ناخوشایند ایجاد می‌کند، تبدیل شود.
 
به خانواده‌اش احترام بگذارید
 
 حتی اگر با خانواده همسرتان اختلاف‌نظرهای زیادی دارید و سابقه خوبی نیز در رابطه شما با آن‌ها وجود ندارد، باز سعی کنید به آن‌ها احترام گذاشته و همسرتان را برای قطع رابطه با آن‌ها تحت فشار نگذارید. احترام به خانواده همسر، در واقع احترام به خود او نیز هست. اگر خاطرات تلخ زیادی دارید، فقط همین نکته را در ذهن داشته باشید که لازم نیست عاشق آن‌ها باشید اما می‌توانید برخوردی انسانی و محترمانه با آن‌ها داشته باشید؛ رابطه‌ای که در نهایت به نفع شما نیز خواهد بود.
 
مدام گله نکنید
 
 سعی‌کنید زمان حضور همسرتان را تنها به بیان مسائلی که داشتید، مشکلاتی که باید او در اسرع وقت حل کند، بیان انتقادات و نارضایتی‌ها و مواردی از این دست پر نکنید. این کار باعث می‌شود برای خود شما نیز حضور همسر به معنی مسائل تنش‌زا و ناخوشایند شود، علاوه بر این‌که برای همسرتان نیز حضور در خانه و همنشینی با شما به معنی تنش و ناراحتی می‌شود. سعی کنید توازنی بین بیان مسائل خوشایند و ناخوشایند برقرار کرده و به ویژه در ابتدای حضور همسرتان در خانه، محیطی آرام برقرار کنید.
 
خشم‌تان را کنترل کنید
 
 بسیاری از ما زمانی که عصبانی می‌شویم دیگر فراموش می‌کنیم چه کاری خوب است، چه کاری بد. معمولا برخوردهای ما تند بوده و چندان کنترلی نیز روی آن‌ها نداریم. این نقطه‌ضعف البته قابل برطرف کردن است؛ کافی است در کلاس‌هایی که به منظور مدیریت خشم در مراکز مشاوره یا فرهنگسراها برگزار می‌شود شرکت کنید تا به این ترتیب بتوانید عصبانیت خود را به شیوه‌ای درست بیان کنید؛ شیوه‌ای که نه به شما آسیب برساند، نه به همسرتان و نه به رابطه بین شما!
 
حس‌تان را روتوش کنید
 
 چه در زمان خوشحالی و چه در زمان دلخوری از روش‌های مناسب برای ابراز احساسات استفاده کنید؛ البته حتما همان‌طور که خودتان هم به تجربه دریافته‌اید حساسیت موضوع زمانی که دلخورید بیشتر است. استفاده از جملاتی که اول آن‌ها با من شروع می‌شود، اشاره به رفتار مشخصی که باعث دلخوری شده و نه توهین به شخصیت فرد، از جمله مواردی هستند که بهتر است به آن‌ها توجه داشته باشید.
 
به زبان بی‌زبانی حرف نزنید
 
 یکی از اشتباهاتی که همسران زیادی درگیر آن هستند، باورهای اشتباه شناختی است. یکی از این باورهای اشتباه این است که همسر ما باید از نیازهای ما بدون این‌که ما آن‌ها را بیان کنیم، خبر داشته باشد. چنین باوری معمولا باعث ایجاد نارضایتی در خود ما و بعد از مدتی هم ایجاد عصبانیت در همسرمان می‌شود، زیرا در هر صورت او توانایی ذهن‌خوانی ندارد. برای پیشگیری از این دردسرها بد نیست با این باورهای اشتباه آشنا شوید و فکری به حال آن‌ها بکنید. با این کار آینده زندگی مشترک‌تان را نیز تضمین کرده‌اید. برخی رفتارهای ساده می‌توانند رابطه عاطفی بین ما و همسرمان را تقویت کنند. فراموش نکنید که نیازهای عاطفی بخش مهمی از نیازهای هر فرد است که ارضای آن‌ها می‌تواند رضایت از رابطه را افزایش دهد.
 
ایراد نگیرید
 
 شاید با خود فکر کنید اگر قرار به تعریف کردن باشد که اوضاع درست نمی‌شود؛ با ایرادات همسرتان که البته گاهی اوقات بدجوری هم اعصاب خرد کن می‌شود، چه می‌شود کرد؟ به روی او نیاورم؟ آن وقت هیچ وقت درست می‌شود؟ اصلا این همه خودخوری درست است؟ توجه داشته باشید لازم نیست که خیلی خودتان را سانسور کنید، دندان روی جگر بگذارید و وقتی ایرادی وجود دارد، به روی همسرتان نیاورید. می‌توان ایرادات را بیان کرد اما با زبانی زیبا، بدون توهین، بدون مسخره کردن و تحقیر می‌شود در مورد آن‌ها گفت‌وگو کرد اما اگر قرار باشد «تنها» در مورد آن‌ها با همسرتان حرف بزنید و صحبت دیگری نداشته باشید، آن وقت مشکل ایجاد می‌شود. از تاکید زیاد روی نقاط ضعف خودداری کنید.
 
او را ستایش کنید
 
 هر چند وقت یک بار سعی کنید به همسرتان نشان دهید که نقاط مثبت او را می‌بینید. تعریف کردن از همسر متاسفانه کاری است که بسیاری از افراد از یاد برده‌اند. از همسرتان تعریف کنید طوری که انگار این ویژگی خوب را تنها و تنها او در جهان دارد، مطمئن باشید این کار نه تنها همسرتان را طلبکار نمی‌کند و باعث کوچکی شما نمی‌شود که در طولانی مدت، هم باعث خوشحالی همسرتان و هم باعث افزایش رضایت در خود شما می‌شود.
 
منفی‌بافی نکنید
 
 در مورد آینده زندگی مشترک‌تان با امید صحبت کنید. برنامه‌هایی برای آن داشته باشید و با همسرتان در مورد آن صحبت کنید. فقط یادتان باشد لازم نیست زیادی جدی وارد بحث در مورد آینده شوید؛ این قدر که در مورد 20 سال بعد دعوای‌تان شود که اسم نوه‌تان چه باشد بهتر است! هدف از این کار در درجه اول ساخت آینده زندگی در ذهن است، کاری که به هر دوی شما امید بیشتری برای بهترکردن زندگی‌تان می‌دهد.
 
از او تعریف کنید
 
 جدای از تعریف از زندگی مشترک‌تان، سعی کنید از همسرتان و ویژگی‌های خوبی که دارد، جلوی دیگران نکاتی را بیان کنید. البته می‌دانم که متاسفانه در فرهنگ ما خیلی رسم نیست که همسران از همدیگر تعریف کنند اما اگر می‌دانستید این کار چقدر می‌تواند رابطه بین شما را تقویت کرده و شما را به او نزدیک‌تر کند و البته احساس رضایت را به شکلی غیرمستقیم در شما افزایش دهد، قطعا خودتان یک تنه دست به کار می‌شدید!
 
گاهی تنها باشید
 
 بد نیست هراز گاهی برنامه‌ای مشترک بدون حضور بچه‌ها داشته باشید. البته لازم نیست دفعات آن خیلی زیاد یا زمان آن طولانی باشد. این فعالیت مشترک می‌تواند رفتن به سینما و تئاتر باشد یا حتی قدم زدن در پارک. اگر امکانش را دارید که بچه‌ها را به کسی بسپارید، به شکلی که دائم نگران آن‌ها نباشید مسافرتی یکی، دو روزه نیز پیشنهاد خوبی است.
 
راه حلی منطقی پیدا کنید
 
 یکی از مهارت‌هایی که می‌تواند در زمان تصمیم‌گیری سخت به کمک ما بیاید و از اختلافات رایج کم کند، مهارت حل مسئله است. آشنایی با این مهارت به شما این اجازه را می‌دهد تا در عوض برخوردی صرفا احساساتی، به دنبال راه‌حلی بهتر و منطقی‌تر باشید. در این وضعیت اختلاف‌نظرها نیز راحت‌تر حل می‌شوند.
 
لطیف باشید
 
 استفاده از عبارات محبت‌آمیز به اندازه و درستی می‌تواند ارتباط عاطفی شما را تقویت کند. توجه داشته باشید که نوازش می‌تواند به صورت کلامی هم باشد؛ زمانی که با عباراتی زیبا و لطیف با او صحبت می‌کنید. اگر برای شما ابراز احساسات چندان راحت نیست، برای شروع شاید بد نباشد که از فرستادن پیامک‌هایی زیبا استفاده کنید.
منبع:برترین ها

رابطه شما با این شخص به جایی نمی رسد!

رابطه شما با این شخص به جایی نمی رسد!
 
اولش همه چیز خوب است، مثل آوای دهل اما کافی است کمی بیشتر به آدم های اطراف نزدیک شوی تا کم و کسری های آنها و البته خودت را در برقراری یک ارتباط ساده ببینی. این وقت هاست که آدم یاد آن مثل قدیمی می افتد که اینجا هم کاربرد دارد. اینکه: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش (و البته خودش) نهفته باشد.
برای اینکه ناخواسته در رابطه های مختلف کاری، دوستانه و عاطفی دچار مشکلات نابخشودنی و غیرقابل جبران نشوید، اختلال های رفتاری را بدانید و جدی بگیریدشان. برای شروع هم بهتر است نشانه های هرکدام را در خودتان جست و جو و حل و فصل کنید. بعد به دیگران برسید!
 
شکاک ها؛ مچ گیرند
 
 باعث می شود آدم حساسیت زیادی روی طرف مقابلش پیدا کند و او را آن چنان کنترل کند تا به اصطلاح خودش در نهایت مچ گیری کند. آدم های شکاک معمولا بسیار تیزبین هستند و هوش بالایی دارند که برای آنها بیشتر از اینکه فایده داشته با شد، مخرب است. آنها تمایل به این دارند که دیگران را سرزنش کنند، چون آدم های حسود و خودبزرگ بینی به حساب می آیند. اکثرا در اجتماع اشخاص موفقی به حساب می آیند، دارای احساس ناامنی شدید عاطفی و ترس از دست دادن هستند که به احتمال زیاد به دوران کودکی شان برمی گردد، با همسرشان رفتاری مالکانه با نقابلی دلسوزانه دارند. برای درمان این آدم ها این نکته را یادتان باشد که شکاک ها جز خودشان درمانگری ندارند.
 زندگی با آدم شکاک آفت هایی دارد. مثل این که چنین آدمی انرژی اش بیهوده صرف می شود و دائم احساس گناه، اضطراب و بی ارزشی دارد. جالب اینکه یک خود کم بین، در کنار یک شکاک احساس موردعلاقه بودن دارد؛ یعنی وقتی نامزد شکاکش دائم به بهانه های مختلف به او زنگ می زند، او در این تله می افتد که این یعنی دوست داشتن و اگر غیر از این باشد، به معنای این است که طرف دوستش ندارد؛ خطر اینجاست که اگر او از این رابطه ناسالم بیرون بیاید، در ارتباط بعدی اش با یک آدم عادی و نرمال، احساس می کند که این آدم به حد کافی به او علاقه ندارد. در کنار همه این موارد، شکاکیت در اکثر موارد مسری است و ممکن است بقیه راه م درگیر کند.
 
توجه طلب ها؛ بی وفایند
 
 اکثر آدم ها از توجه بقیه نسبت به خودشان لذت می برند اما کسانیکه دارای اختلال رفتاری توجه طلبی هستند، بدون توجه بقیه نمی توانند زندگی کنند. آنها به شدت به تایید و تمجید بقیه محتاجند و هر ابزاری داشته باشند، با آن ابزار خودشان را در معرض توجه قرار می دهند؛ این ابزار ممکن است قیافه آنها یا ادا و اصول، یا لحن صدا باشد. نکته دیگری که درمورد آنها باید دانست، این است که توجه طلب ها با آدم های زیادی ارتباط برقرار می کنند، به دلیل اینکه اگر یکی را از دست دادند شخص دیگری وجود داشته باشد و در مجموع آدم های وفاداری نیستند.
 
همیشه خوب ها؛ همیشه خوب نیستند!
 
 به این گروه از آدم ها سیندرلا هم می گویند، از این جهت که همیشه خوب و مثبت هستند. آنها احساس می کنند هیچ وقت نباید چیزی غیر از این باشند. این آدم ها طوری رفتار می کنند انگار اصلا خم کردن بلد نیستند، بنابراین دیگران قدر خنده آنها را نمی دانند. همیشه خوب ها، مشاور همه و زباله دان درد و بدبختی و گرفتاری آنها هستند و به دلیل ناتوانی شان در «نه» گفتن، دیگران از آنها سوءاستفاده می کنند. آنها به شدت از انگ بی معرفت می ترسند و البته از جامعه پاداش می گیرند، فایده پنهانی که مانع از این می شود متوجه مشکلشان شوند یا این رفتار را کنار بگذارند.
 
نجات دهنده ها؛ باید نجاتشان داد
 
 این دسته از آدم ها به «رابین هود» مشهورند. نجات دهنده ها احساس می کنند باید به همه کمک کنند فکر می کنند برای این آفریده شده اند که آدم های بدبخت را از گرفتاری شان نجات بدهند. رابین هودها سهم خود آدم ها را در گرفتاری هایشان نمی بینند و معمولا زجرکشیده هایی هستند که کسی نبوده آنها را نجات بدهد. دو نکته درمورد این آدم ها وجود دارد؛ نکته هاول اینکه خیلی ها هستند که کمک نمی خواهند و شاید خود شخص گرفتار اصلا حاضر نیست برای رهایی از گرفتاری اش کاری انجام دهد. بنابراین تلاش های اشخاص رابین هنود هم به سرانجامی نخواهد رسید. نکته دوم هم اینجاست که رابین هودها در مثلث ظالم / قربانی / ناجی، نقش ناجی را برعهده دارند. نکته هم اینکه، یک قانون در این مثلث وجود دارد که می گویند ناجی این مثلث، جای دیگری نقش ظالم را برعهده دارد، پس نجات دهنده ها شاید بدون اینکه خودشان بداند در حق شخص دیگری ظلم می کنند.
 
خودشیفته ها؛ تله خود کم بین ها
 
 آدم هایی که اختلال رفتاری خودشیفتگی دارند، همیشه خود را مستحق دریافت امکانات از دیگران می دانند. معمولا هم پس از دریافت این امکانات به دیگران اینطور می فهمانند که کارشان را به درستی انجام نداده اند. صدای خودشیفته ها آن قدر بلند است که صدای دیگران را نمی شنوند. خودشیفته ها فکر می کنند سلیقه آنها از سلیقه دیگران بهتر است، سلامتی شان مهم تر است، وقتشان باارزش تر است و...؛ آنها همیشه برای زندگی شان برنامه ریزی دارند و انتظار دارند همه با آنها هماهنگ شوند. خودشیفته ها معمولا اشتباهات خود را نمی بینند. البته آنها ویژگی های قابل تحسینی هم دارند اما مهم این است که خودشان را آن قدر بزرگ می بینند که بقیه اصلا به چشمشان نمی آیند. به طور معمول هم آدم های خودکم بین گرفتار خودشیفته ها می شوند.
 و اما این سوال که چطور می شود خودشیفتگی را جبران کرد. در درجه اول پذیرفتن اینکه صدای دیگران هم شنیدنی است، سلیقه آنها هم خوب است، سلامتی شان مهم است و وقت آنها هم باارزش است. در درجه بعدی هم باید تمرین کرد که دلایل هرچند معقولمان را گاهی نگوییم. با یک خودشیفته چطور باید برخورد کنیم؟ بدون توجه به نظر آنها کار خودتان را انجام دهید. گاهی با دیگران مقایسه شان کنید و اشتباهاتشان را هم در برخی اوقات به آنها یادآوری کنید.
 
کمال گراها؛ همیشه خسته اند
 
 کمال گراها تنها به انجام کارهایی تن می دهند که مطمئند در آن برنده خواهند شد. معمولا وقتی قله ای را فتح می کنند، هنوز لذت فتح آن را نبرده، به سراغ فتح قله بعدی می روند. به همین دلیل همیشه خسته اند. کمال گراها باید بدانند همیشه نمی توان در همه زندگی نمره 20 گرفت، باید بتوانند از نمره 18 هم لذت ببرند. آدم های کمال گرا با کنارگذاشتن این ویژگی به خودشان آسودگی را هدیه می دهند.
 
معتادان هیجانی؛ دنبال تجربه جدیدند
 
 اعتیاد هیجانی معمولا کسانی را گرفتار خودش می کند که همیشه پرانرژی هستند. به طور مثال شخص صبح سر کار است، عصر مشغول یک ورزش پرتحرک است اما آخر شب هنوز کلی انرژی دارد. اعتیاد هیجانی نمودهای مختلفی دارد، اعتیاد به کار، اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به موادمخدر و... معتادان هیجانی در آدم های اطرافش به خصوص نامزد یا همسرش دائم به دنبال تجربه موارد جدید هستند. اگر طرف مقابل نیاز او به تجربه چیزهای جدید و هیجان را تامین نکند، ممکن است به سراغ رابطه موازی برود.

معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام (1)

معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام (1)
چکیده
 
 انتخاب همسر مرحله ای مهم و سرنوشت ساز در تحقق ازدواج موفق محسوب می شود . روند رو به تزاید طلاق در سال های نخست زندگی مشترک ، بیانگر نشانگر نقصمان بینش داوطلبان ازدواج در مسایل گوناگون از جمله امور مربوط به انتخاب همسر است . اسلام این مکتب حیات بخش که سعادت انسان را تضمین می کند ، در خصوص موضوع انتخاب همسر معیارهای متعددی را ارائه کرده که در نظر داشتن آنها زمینه ساز تاسیس خانواده مطلوب به شمار می رود . در این مقاله ، معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام در قالب شش دسته کلی تحت عناوین دینداری و ایمان ، ارزش های اخلاقی ، خصوصیات جسمی ، صلاحیت خانوادگی ، خصوصیات اقتصادی و ویژگی های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است . در اسلام ، بر اصل همسان همسری به عنوان معیار همسر گزینی و ضامن انجام خانواده ، در ذیل عنوان « کفویت » تاکید شده است . اما دیدگاه های ارزشی اسلام به ارائه تعریف خاصی از کفویت زن و شوهر انجامیده است . برخورد ایجابی با برخی جنبه های همسان همسری و برخورد سلبی با جنبه های دیگر (همسانی قومی ، نژادی و طبقاتی) ، نشان دهنده کوشش قانون گذار اسلام در جهت تغییر نگرش های فرهنگی نسبت به موضوع همسان همسری است .
 کلید واژه ها : ازدواج ، انتخاب همسر ، معیارهای انتخاب همسر ، کفویت ، همسان همسری

مقدمه
 
 ازدواج در منطق قرآن کریم زمینه ساز ایجاد آرام بخش ترین رابطه ها و آغازگر زندگی خانوادگی همراه با مودت و رحمت است . خداوند متعال کارکرد این سنت نبوی صلی الله علیه وآله را قرآن کریم چنین تبیین می فرماید : « و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید ، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد ؛ در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند ! » (روم : 21) اما هنگامی که زندگی آن گونه که افراد توقع دارند ، پیش نمی رود ، اکثر زوج ها به حالتی از ناباوری و سرخوردگی زناشویی می رسند . سرخوردگی زناشویی (1) کاهش تدریجی دلبستگی عاطفی است که شامل کاهش توجه در رابطه با همسر ، بیگانگی عاطفی و افزایش یک نوع بی علاقگی و بی تفاوتی نسبت به همسر است . (2 ) اینک این سوال مطرح است که چرا این کانون آرامش ، مودت و رحمت جای خود را به سرخوردگی ، ناسازگاری و خشونت می دهد و در مواردی نه چندان اندک (3 ) نتیجه ای جز طلاق و جدایی ندارد ؟
 تحقیقات ارائه شده توسط معاونت مطالعات و تحقیقات سازمان ملی جوانان و مرکز مطالعات و پژوهش های جمعیتی آسیا و اقیانوسه ، (4 ) در خصوص آمار طلاق در سال 1385 حاکی از آن است که بالغ بر 75 درصد طلاق ها مربوط به زوجین با کمتر از 10 سال سنوات زناشویی است . در علاوه بر این ، نزدیک به 50 درصد طلاق ها نیز در چهار سال اول زندگی اتفاق می افتد . تحقیق آقاجانی مرسا ، که به بررسی علل طلاق در سه طبقه اجتماعی بالا ، متوسط و پایین شهر تهران پرداخته نیز نشان می دهد که از بین 450 نفر از زنانی که حکم طلاق آنها صادر شده است ، 7. 48% پاسخ گویان در طبقه پایین در اولین سال زندگی مشترک با یکدیگر اختلاف داشته اند . این میزان در طبقه متوسط به 7. 34% و در طبقه بالا به 7. 46% می رسد .(5)
 بررسی های به عمل آمده توسط سپهریان (6 ) در خصوص مواردی که طی سال های 1373 و 1374 در شهرستان ارومیه حکم طلاق درباره آنها صادر شده است ، نیز حاکی از آن است که 70% از خانواده های طلاق ، اظهار نموده اند که هنگام ازدواج اختلاف پیدا کرده اند . آمارهای فوق گویای این مطلب است که در مواردی که بیان آن گذشت ، شناخت دو طرف از یکدیگر تا حدی ناقص و محدود است که به مجرد ازدواج و تنها با گذشت زمانی اندک از زندگی مشترک پی به ناهماهنگی خود می برند و ادامه آن را نا ممکن می شمارند . بر اساس آمارهای فوق که بخش اندکی از تحقیقات انجام شده در این خصوص است ، ضعف شناخت در انتخاب همسر از جمله عوامل موثر در عدم سازگاری همسران جوان به شمار می رود . چنان چه بتوان بینش و آگاهی جوانان در شرف ازدواج را در مورد انتخاب همسر افزایش داد ، می توان به وقوع ازدواج های موفق و کاهش نرخ طلاق در جامعه امیدوار بود همچنان که در پژوهش آقاجانی مرسا ، که بدان اشاره شد ، 82% پاسخ گویان در طبقه پایین و 70% پاسخ گویان در طبقه متوسط و 3. 53% در طبقه بالا بر این باورند که انتخاب همسر می تواند در پایداری ازدواج بیشترین نقش را داشته باشد . (7 )
 هرچند ضعف شناخت می تواند ناشی از کمبود آگاهی در مورد خصوصیات فرد مورد نظر باشد . اما عدم توجه به مهم ترین معیارهای انتخاب همسر نیز عامل عدم موفقیت بسیاری از ازدواج ها به شمار می رود . اسلام به عنوان دین برخوردار از نظام جامع ، که سعادت انسان را تضمین می کند ، در خصوص موضوع انتخاب همسر نیز معیارهای متعددی را ارائه کرده که در نظر داشتن آنها ، زمینه ساز تاسیس خانواده مطلوب به شمار می رود . این مقاله ، می کوشد معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام را بررسی کرده و میزان اهمیت هریک را مشخص نماید.
 در اسلام معیارهای انتخاب همسر در قالب شش دسته ملاک دینی ، اخلاقی و روان شناختی ، خانوادگی ، جسمانی ، اجتماعی و اقتصادی مورد توجه قرار گرفته و در منابع اسلامی در خصوص میزان اهمیت هریک مباحثی مطرح شده است . اسلام برای معیارهای مختلف وزن یکسانی در نظر نگرفته و به نوعی اولویت بندی در مورد معیارهای گوناگون پرداخته است . اینک دیدگاه اسلام را در خصوص هریک از معیارهای انتخاب همسر و میزان اهمیت آنها مورد توجه قرار می دهیم .
 
دینداری و ایمان
 
 دینداری و ایمان به خداوند از جمله معیارهایی است که در منابع اسلامی مورد توجه جدی قرار گرفته و رعایت آن شرط اساسی در همسر گزینی به شمار آمده است . بر این اساس ، مردان و زنان مومن از وصلت با افراد بی ایمان ، حتی در صورت برخورداری از سایر معیارهای همسر مطلوب ، نهی شده اند . (بقره 221) منظور از « ایمان » در قرآن کریم ، ایمان به سه اصل(8) است که اساسی ترین آنها ، ایمان بالله خواهد بود که اگر جامع و کامل باشد ، ایمان به دو اصل دیگر را نیز تامین می کند .(9) البته ایمان صرف ادراک نیست ، بلکه عبارت است از پذیرایی و قبول مخصوصی از ناحیه نفس نسبت به آنچه درک کرده ، قبولی که باعث شود نفس در برابر آن ادراک و آثاری را که اقتضاء دارد ، تسلیم شود . نشانه چنین قبولی این است که سایر قوا و جوارح آدمی نیز آن را قبول نموده ، مانند خود نفس در برابرش تسلیم شود . (10) ایمان مقتضی عمل صالح است و ما را به انجام آن وا می دارد . (11)در واقع ، ایمان مانند چشمه ای از قلب می جوشد ، به سوی اعضا و جوارح جریان پیدا می کند و به صورت اعمال صالحه و حسنه ظاهر می شود . (12) اهمیت ایمان در انتخاب همسر از آنجا روشن تر می گردد که ریشه اخلاق و ارزش اخلاقی از دیدگاه اسلام ایمان است و برای به دست آوردن تقوا و تخلق به اخلاق شایسته ، نخست باید به تحصیل ایمان مبادرت شود . (13) با توجه به نقش دینداری در سعادت زندگی زناشویی ، می توان برخورداری از انگیزه الهی در ازدواج را نخستین گام بهرمندی از ولایت خداوند (14) و زمینه ساز تحصیل سایر معیارهای همسر مطلوب (ممتحنه : 10) به شمار آورد . اسلام همسانی دینی را شرط لازم برای تحقق ازدواج دائم دانسته(15) مسلمانان را از برقراری پیوند زناشویی با غیر مسلمانان بر حذر می دارد . (16) اهمیت دینداری در استحکام خانواده ، در تحقیقات پژوهشگران نیز به اثبات رسیده است ، به طوری که ویتز (17) و همکاران (1985) با فرا تحلیل 56 مطالعه انجام شده درباره مذهب و احساس خشنودی بیان کردند که خشنودی زناشویی ، تحت تاثیر مذهب قرار دارد . مذهب و پایبندی به آن می تواند میزان طلاق را در افراد مذهبی تا حدود نصف کاهش دهد .(18) از دیدگاه اسلام ، علاوه بر همسانی دینی زوجین ، همسانی آنان در مراتب دینداری نیز مورد توجه قرار گرفته است . چنانچه در حدیثی رسول خدا صلی الله علیه و آله مرد مومن را هم شان زن مومن و مرد مسلمان را همتای زن مسلمان قلمداد می کنند .(19) در روایت دیگری تاکید شده که اگر حضرت علی علیه السلام نبود ، همتایی در میان انسان ها برای ازدواج با حضرت زهرا علیها السلام یافت نمی شد . (20) در منابع اسلامی ، محبت اولیای الهی نیز جلوه ای از دینداری همسر به شمار آمده (تحریم : 5) و بر نقش آن در انعقاد نطفه بنده خداوند تاکید شده است . 4 همچنین منابع اسلامی ، علاوه بر موارد فوق ، که مشترک بین زن و مرد است بر وجود خصایص دیگری در زنان همچون همیاری با همسر در انجام وظایف دینی ، (21) بندگی و بازگشت از گناه به سوی خداوند تاکید کرده است ، حاصل آنکه ، می توان گفت که اسلام ازدواج با افراد همسان را مورد تاکید قرار داده است . البته بر خلاف دیدگاه همسان همسری در روان شناسی اجتماعی ، که همسانی زوجین را در تمامی عرصه ها یا لااقل در عرصه های نژاد ، دین و منزلت اقتصادی - اجتماعی لحاظ کرده است ،( 22) منابع اسلامی معیار همسانی را ، که از آن با عنوان « کفوت » نام می برند ، تنها هماهنگی سطح دینی طرفین ازدواج می دانند .

ارزش های اخلاقی
 
 پایبندی به ارزش های اخلاقی از جمله مهم ترین معیارهای همسر شایسته از دیدگاه اسلام محسوب می شود . به گونه ای که بیشترین توصیه های پیشوایان دینی در خصوص توجه به وجود ارزش های اخلاقی در بین داوطلبان ازدواج ارائه شده است . ارزش های اخلاقی طیفی از احکام دستوری در چهار عرصه اخلاق فردی ، خانوادگی ، اجتماعی و زیست محیطی را در بر می گیرد . (23) از جمله ارزش های مهم اخلاقی ، که موجب رضایت مندی زناشویی می گردد ، حسن خلق است . به دلیل اهمیت فوق العاده این ویژگی ، امام رضا علیه السلام ازدواج با فرد بد اخلاق را روا ندانسته و از آن نهی می کنند . (24 ) امام صادق علیه السلام ، حسن خلق را عبارت از فروتنی ، نیکوگفتاری و خوش رویی می دانند.(25)بنابراین ، مهرورزی به همسر ، که برآیند این صفات است ، به عنوان یکی از شاخص های مهم همسر مطلوب محسوب شده است . (واقعه : 36 (26) همچنین با توجه به تاثیر گفتار در روابط همسران ، بر پرهیز از گزینش افراد بدزبان به عنوان همسر تاکید شده است . (27) علاوه بر خصوصیات فوق ، که در مرد و زن مورد تاکید قرار گرفته ، در خصوص ارزش هایی همچون نرم خویی ، (28) سپاس گزاری( 29)و پرهیز از پرخاشگری (30)در زنان عنایت ویژه ای صورت گرفته است .
 بخش دیگری از ارزش های اخلاقی مورد نظر اسلام در قلمرو انتخاب همسر ، با موضوع عفت و پاکدامنی (احزاب : 59) مرتبط است . در این زمینه ، یکی از ویژگی های مهم همسر گزینی ، رعایت پوشش مورد نظر اسلام است و آن که زنان جلوه های زیبایی اندام خود را در معرض دید نامحرمان قرار ندهند . (نور : 31) (احزاب : 32) همچنان که آنان از تبرج و جلب توجه دیگران منع شده اند . وجود این خصلت در زنان ، آن چنان از اهمیت برخوردار است که دارنده آن از جمله برترین زنان به شمار آمده است . از دیگر ارزش های قابل توجه در موضوع عفاف ، این است که مرد و زن داوطلب ازدواج ، چشم خود را از مشاهده صحنه های حرام بپوشانند . عفت در گفتگو با نامحرم ، هم از نظر محتوا و هم از نظر سبک گفتگو از دیگر شاخص های مربوط به همسر گزینی است . از منابع اسلامی به دست می آید که افراد دارای روابط دوستانه با جنس مخالف نیز از صلاحیت لازم برای انتخاب شدن به عنوان همسر مطلوب برخوردار نیستند . با توجه به آن که اهتمام زنان به حضور و خودداری آنان از خروج بی مورد از منزل ، یکی از زمینه های مهم تحقق عفاف در قلمروهای پیش گفته می باشد ، این موضوع نیز به عنوان شاخصی برای تشخیص عفت زن محسوب می شود . (احزاب ، 33)(31)
 در مورد مردان شایسته نیز با وجود تاکید بر خصلت غیرت و مطلوب دانستن آن ، (32 ) به تاثیرات منفی غیرت نابجا و نقش آن در ایجاد انحراف در زنان اشاره شده است . (33 ) بنا براین ، باید از ازدواج با مردانی که به گونه ای افراطی دچار بد بینی هستند ، اجتناب شود . آیات قرآن کریم با عنایت ویژه به خصیصه پاکدامنی در گزینش همسر ، مردان و زنان جامعه اسلامی را به ازدواج با افراد پاکدامن فرا خوانده (مائده :5 ؛ نساء : 24) و ایشان را از وصلت با فاسقان بر حذر داشته است . (نور : 3 و 26) (34 ) پیشوایان اسلامی نیز ضمن آن که همسانی را در عفاف دانسته اند ،(35 ) در دعاهای خود ، بر خورداری از پاکدامن ترین همسران را از خداوند طلب کرده اند . (36 ) افزون بر دو ارزش عمده اخلاقی حسن خلق و عفاف ، منابع اسلامی بر احراز خصوصیات اخلاقی و روان شناختی دیگری نیز در همسر مطلوب تاکید کرده اند . از جمله آن که ، خصلت وفاداری به عنوان یکی از صفات همسر شایسته لحاظ شده و از ازدواج با ساکنان برخی از مناطق جغرافیایی ، به دلیل وجود رگه هایی از عدم وفاداری در آنان نهی به عمل آمده است . (37 )یا ضمن تاکید بر ویژگی تعقل زن ، ازدواج با زنان کودن به دلیل رنج آور بودن معاشرت با ایشان و نیز ناتوانی آنان در تربیت صحیح فرزند جلوگیری شده است . (38 ) همچنان که پرهیز از دنیا طلبی و تفاخر به جلوه های مادی از معیارهای زن شایسته قلمداد شده است . (احزاب : 28) (39 ) سرانجام ، به ازدواج با زنانی توصیه شده که از خصیصه صبر و استقامت در برابر مشکلات برخوردار بوده و در برخورد با ناملایمات احساس ناتوانی نکنند .(40 ) اهتمام به احراز این ارزش ها در همسر است که نوید زندگی توام با آرامش را به همسران خواهد داد .(روم : 20) (41)
 
پی‌نوشت‌ها:
 
 
* دانشجوی دکتری روان شناسی تربیتی .
1 . maritial disaffection
2 . سمانه کوهی ، و دیگران ، معرفی مدل درمانی سرخوردگی زناشویی در زوجین ، مشاوره خانواده و بهداشت جنسی ، ص 226 .
 3 . حسین بستان ، اسلام و جامعه شناسی خانواده ، ص 11 .
 4 . همان ، ص 25 .
 5 . همان ، ص 51 .
 6 . همان ، ص 19 .
 7 . حسین آقای جان ، « عوامل موثر بر طلاق بر حسب طبقه اجتماعی مورد : شهر تهران » جامعه شناسی ، ش 2 ، ص 55 .
 8 . توحید ، نبوت و معاد .
 9 . محمد تقی مصابح یزدی ، اخلاق در قرآن (مشکلات) ، تحقیقق و نگارش محمد حسین اسکندری ، ج 1 ، ص 130 .
 10 . سید محمد حسین طباطبایی ، المیزان ، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی ، ج 11 ، ص 484 .
 11 . محمد تقی مصابح یزدی ، اخلاق در قرآن (مشکلات) ج 1 ، ص 166 .
 12 . همان ، ج 1 ، ص 147 .
 13 . همان ، ج 1 ، ص 166 .
 14 . محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ترجمه حمید رضا شیخی ، ص 74 .
 15 . امام خمینی ، تحریر الوسیله ، ج 2 ، ص 285 .
 16 . willts , F . K .
 17
18 . مجتبی حیدری ، دینداری و رضامندی خانوادگی ، ص 35 .
 19 . محمد بن یعقوب کلینی ، الکافی ، ج 5 ، ص 341 .
 20 . محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 393 .
 21 . نهج الفصاحه ، ص 511 ؛ محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 2 ، ص 578 .
 21 . محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 337 .
 22 . Michael Hughes , and et al ., Sociology : the core , P . 326
 23 . ملانی و جودیت اسمتانا کیلن رشد اخلاقی ؛ کتاب راهنما ، ترجمه محمدرضا جهانگیر زاده قمی ، و دیگران ، ج 1 ، ص 33 .
 24 . محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 563 .
 25 . همان ، ج 2 ، ص 103 .
 26 . همان ، ج 5 ، ص 326 ؛ سید فضل الله الراوندی ، النوادر للراوندی ، ص 48 ؛ حسن طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص 216 .
 27 . محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ص 429 ؛ محمد بن الحسن ، تهذیب الاحکام ، ج 7 ، ص 400 .
 28 . محمد بن یعقوب کلینی ، الکافی ، ج 5 ، 324 .
 29 . سید فضل الله الرواندی ، النوادر للراوندی ، ص 48 .
 30 . محمد بن یعقوب کلینی ، الکافی ، ج 5 ، ص 323 ، فیض کاشانی ، مهجه البیضا ، ج 3 ، ص 86 .
 31 . همان ، ص 323 .
 32 . همان ، ص 536 .
 33 . محمد باقر مجلسی ، بحار الانوار ، ج 74 ، ص 216 .
 34 . محمد بن الحسن طوسی ، تهذیب الاحکام ، ج 7 ، ص 400 ؛ محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 104 .
 35 . محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 347 .
 36 . همان ، ص 324 .
 37 . محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ص 393 ؛ یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 352 ؛ محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ص 566 .
 38 . محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 353 - 354 .
 39 . مولی محسن فیض کاشانی ، المحجه البیضاه فی تهذیب الاحیاء ، ج 3 ، ص 86 .
 40 . محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 323 .
 41 . محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 389 .

معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام (2)

معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام (2)
 خصوصیات جسمی
با این که خصوصیات جسمانی از دیدگاه اسلامی ، از اولویت مشابه با معیارهای دینی و اخلاقی برخوردار نیست .(بقره : 221) (1) اما به لحاظ اهمیت ، این گونه ویژگی ها نیز در منابع دینی مورد توجه قرار گرفته است . با توجه به این که از دیدگاه منابع اسلامی ، یکی از کارکردهای مهم تشکیل خانواده ، پرورش فرزندان مومن است (2 ) و در روایات از فرزند با تعابیری چون ؛ میوه دل ، نور دیده ، (3 ) مایه خوشبختی ، (4 )کسی که انسان را یاری می کند، (5 ) و نیز مایه ثواب اخروی ، (6 )و رحمت وغفران الهی (7 )یاد شده است ، (8) یکی از ابعاد سمانی قابل توجه در انتخاب همسر ، توانایی باروری وی می باشد .اهمیت این ویژگی تا آنجا در منابع اسلامی مورد توجه قرار گرفته (9 )که فرد را از ازدواج با زنی که از جهت خصوصیات گوناگون دینی ، اخلاقی و غیره مطلوب تشخیص داده شده ، ولی نابارور می باشد بر حذر داشته اند . (10 ) همچنین در مقام مقایسه بین زیبایی ظاهری و توانمندی باروری ، به گونه ای روشن امکان فرزند آوری زن ترجیح داده شده است . (11)
 دوشیزگی و بکارت از جمله خصوصیات جسمی است که در منابع دینی بر آن تاکید شده است . به عنوان نمونه ، خداوند متعال در توصیف همسران بهشتی ، آنان را زنانی معرفی می کند که هیچ انس و جنی با آنها تماس نگرفته و دوشیزه اند . (الرحمن : 74) در روایات اولیای الهی نیز موضوع دوشیزه بودن فردی که برای ازدواج انتخاب می شود ، مورد توجه قرار گرفته است . (12 ) با این حال ، بررسی منابع اسلامی نشان می دهد که دوشیزگی ، نه به عنوان معیاری کلیدی ، بلکه به مثابه نوعی مرجح به شمار می رود . چنان که در مقابله با توطئه برخی از زنان پیامبر صل الله علیه و اله در جهت افشای راز ایشان با لحنی که خالی از تهدید نیست ، می فرماید :
 هر گاه او شما را طلاق گوید ، امید می رود که پروردگار به جای شما همسرانی بهتر برای او قرار دهد . همسرانی مسلمان ، مومن ، متواضع ، توبه کار ، عبادت کننده و مطیع فرمان خدا ، زنانی غیر باکره و باکره »(تحریم :5)
ازدواج های خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، که به جز عایشه با زنان بیوه صورت گرفته (13 ) نیز نشان گر آن است که دوشیزگی معیار اصلی در انتخاب همسر محسوب نمی شود و حتی بنا به دلایلی ممکن است ازدواج باغیر دوشیزگان مطلوب باشد .(14)
 زیبایی و جذابیت ظاهری ، یکی از ملاک های مهم در پیوند ازدواج و استمرار آن است . حصول میل و علاقه متقابل و برطرف شدن نیازهای جنسی ، مبتنی بر احساس زیبایی زن و مرد نسبت به یکدیگر است . (15) از این رو ، پیشوایان اسلام ، زیبایی زن را به مثابه یکی از نشانه های همسر شایسته مورد توجه قرار داده اند .(16 ) مسلم است آنچه در جامعه ای شهوت انگیز است ، چه بسا در جامعه دیگر نه تنها بی اثر است ، بلکه حتی تولید نفرت می کند . (17) مسئله نسبیت در زیبایی شناسی تنها محدود به تفاوت جوامع نیست ، بلکه افراد گوناگون یک جامعه نیز از درک متفاوت در خصوص زیبایی برخوردارند . بر این اساس ، در صورت تفاوت دیدگاه داوطلب ازدواج و اطرافیان او در زمینه زن ، اولیای الهی نظر وی را مقدم داشته اند .(18) منابع اسلامی از طرح جزئیات زیبایی زن نیز چشم پوشی نکرده اند . به عنوان نمونه ، زیبایی چهره زن یکی از معیارهای فضیلت او به شمار آمده (19 ) و از داوطلبان ازدواج خواسته شده تا قبل از ازدواج از چگونگی چهره و موی همسر آینده جویا شوند . (20) همچنان که با توجه به نقش چشم در زیبایی زن و این که خداوند زنان بهشتی را با ویژگی های سیاهی و فراخی چشم توصیف می کند ، (دخان : 54 ؛ طور : 20) به جویندگان همسر توصیه می کند که با زنان درشت چشم ازدواج کنند . (21 ) در برخی دیگر از روایات نیز ازدواج با زنان چشم زاغ ، مایه یمن و برکت دانسته و به ازدواج با آنان ترغیب شده است . (22) در خصوص رنگ پوست نیز روایاتی در خصوص ترغیب به ازدواج با زنان گندم گون (23 ) و سیمین بر( 24) وارد شده است .
 تناسب اندام زن از دیگر امتیازاتی است که در منابع اسلامی به آن توجه شده است . چنانچه در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که برای مرد رواست که به چهره و پشت او بنگرد .( 25 ) ممکن است نگریستن به پشت ، به منظور بررسی کردن تناسب اندام باشد . و در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از ادواج با زن بلند قد تاکید و کوتاه قد زشت روی نهی شده است . (26 ) در برخی دیگر از روایات نیز چهارشانه بودن ، که مصداقی از تناسب اندام به شمار می رود ، مورد توجه قرار گرفته است .(27)
 علی رغم تاکید بر اهمیت زیبایی در انتخاب همسر ، مطالعه منابع دینی بیانگر این است که زیبایی زن ، در مقایسه با برخی معیارهای انتخاب همسر از اهمیت کمتری برخوردار بوده و در صورت ضرورت ، به گزینش یکی از آن دو ، زیبایی از اولویت برخوردار نیست . چنانچه در مقایسه بین دینداری و زیبایی زن ، دینداری او ، (بقره : 221)( 28 ) و در مقایسه بین صلاحیت خانوادگی و زیبایی زن ، صلاحیت خانوادگی او ، (29 ) و درمقایسه بین توان باروری زن و زیبایی او ، توان باروری وی ترجیح داده شده است .(30) در جمع بندی این بحث می توان گفت که از دیدگاه اسلام جذابیت ظاهری زن ، در صورت برخورداری وی از سایر معیارهای کلیدی ، ارزش و فضیلت محسوب می شود ، حال آن که ، صرف زیبایی ممکن است زن را به تباهی کشاند . چنانچه مردی که تنها به دلیل جذابیت ظاهری زنی را برای ازدواج برگزیند ، به خود واگذاشته شده و دلخواه را در او نمی یابد .(31)
 لازم به یاد آوری است که بر اساس منابع اسلامی ، زیبایی و جذابیت مردان در عقل و فرزانگی آنان قرار داده شده است . (32) به این جهت ، علاوه بر آن که تاکیدی بر زیبایی ظاهری مردان ، به عنوان معیاری برای همسر گزینی صورت نگرفته ، در مواردی اولیای دین دختران و خانواده آنان را به ازدواج با مردان نیک سیرت ، به رغم نازیبایی ظاهری ایشان برانگیخته اند . به عنوان نمونه ، رسول خدا صلی الله علیه و آله جوبیر را ، که فردی سیاه پوست ، نازیبا ، و کوتاه قد بود ، (33 )به خواستگاری ذلفا دختر زیبا روی زیاد بن لبید فرستادند و با تاکید به هم شانی ایمانی آنان ، زیاد بن لبید را به این ازدواج راضی کردند . (34 ) امام باقر علیه السلام نیز با تاسی به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله مردی از مقربان درگاه خود را که در عین حال ، نازیبا و کوتاه قد بود ، برای خواستگاری دختر یکی از موالیان خود فرستاده و او را به این وصلت ترغیب نمودند . (35) بررسی فینگلد (1990) نیز نشان می دهد که مردان بیش تر از زنان تحت تاثیر زیبایی قرار می گیرند .(36)
 به هر حال ، زن نیز از ازدواج با فردی که زشت روست احساس انزجار می کند ، مگر اینکه باطن و سیرت او آن قدر زیبا باشد که زشتی صورت او را بپوشاند و زن ، مجذوب جهان باطن او شود .(37) از آنجا که یکی از اهداف ازدواج تامین نیاز جنسی است ، میل جنسی زن نیز به عنوان عاملی در انتخاب همسر مورد توجه منابع اسلامی قرار گرفته است . اسلام حق بهره گیری جنسی از همسر را مهم ترین حق شوهر بر زن دانسته و با صرف نظر از برخی استثناها به ویژه موارد ضرر داشتن ارتباط جنسی برای زن ... محدودیت قابل توجهی برای این حق در نظر نگرفته است . (38 ) از این رو ، در کنار عفیف بودن زن ، برخورداری وی از شهوت جنسی ویژگی همسر مطلوب به شمار آمده ، (39 ) برای زمینه سازی در جهت ایجاد ارتباط مطلوب جنسی علائمی ذکر شده (40 ) و از برقراری پیوند با زنانی که تمایلی در این خصوص ندارند ، ممانعت به عمل آمده است . (41)
 در اسلام سن مشخصی برای ازدواج پسران و دختران مقرر نشده است . اما بر حسب برخی روایات ، افتادن فاصله زیاد بین بلوغ جنسی و ازدواج از نظر اولیای دین نامطلوب قلمداد شده است . (42)و(43) درعین حال ، بر اساس منابع اسلامی ازدواج در سن پایین می تواند زمینه عدم سازگاری همسران را فراهم نماید . (44) همچنان که ازدواج با زنان کهن سال نیز مورد نهی منابع دینی قرار گرفته (45) و از بعد جسمی می تواند آسیب زا به شمار آید . (46) از مطالعه منابع اسلامی ، مطلبی در خصوص مطلوبیت تناسب سنی طرفین ازدواج به دست نمی آید ، اما توصیف قرآن کریم از همسران بهشتی ، که آنان را هم سن و سال شوهران خود ترسیم می کند ، (47) ممکن است حاکی از آن باشد که تناسب سنی می تواند عاملی باشد تا همسران احساسات یکدیگر را کاملا درک کنند و زندگی با هم برای آنها لذت بخش تر باشد .(48)
 صلاحیت خانوادگی
از دیدگاه اسلام ، شایستگی داوطلب ازدواج برای تشکیل خانواده موفق کافی نیست و لازم است علاوه بر دختر و پسر ، خانواده آنان نیز از صلاحیت برخوردار باشند . دلیل اهتمام اولیای دین به شایستگی خانوادگی این است که ویژگی های خانواده از طریق ژن ها به فرزندان منتقل می شود . (49) بهرمندی فرزندان از خصایص نیکوی اخلاقی ، دلیل پاکی وراثت و فضیلت ریشه خانوادگی آنان است .(50) علاوه بر انتقال خصوصیات از طریق وارثت ، نوع تربیت خانواده نیز به عنوان یکی از مهم ترین عناصر تربیت در پرورش فرزند تاثیر گذار است . (51) در بیان ائمه اطهار علیهم السلام ، پدر و مادر از چنان تاثیر تربیتی بر فرزند خود برخوردارند که می توانند او را یهودی ، مسیحی و یا مجوسی پرورش دهند . (52) از سوی دیگر ، ازدواج تنها زندگی با یک فرد نیست ، بلکه ازدواج با یک فرد مساوی است با پیوند با یک خانواده و فامیل و نسل ! (53) بنابراین ، ازدواج با فردی از خانواده ناصالح که می تواند منجر به بروز تنش هایی در خانواده شود ، به رغم برخورداری وی از جذابیت های جسمانی ، مورد نهی منابع اسلامی قرار گرفته است .(54) البته لازم است علاوه بر دقت در شایستگی های والدین و خواهران و برادران فرد مورد نظر ، صلاحیت سایر بستگان مانند دایی و خاله نیز مورد توجه قرار گیرد ؛ چرا که از دیدگاه اولیای دین فرزندان شباهت زیادی به دایی و خاله خود دارند . (55) نکته دیگری که از سوی پیشوایان دین مطرح شده این است ، که خانواده دختر باید به گونه ای با وی رفتار کنند که عزت او در خانواده محفوظ مانده و زمینه ای برای وابستگی محض ، آسیب پذیری و شکست او در بین اعضای خانواده به وجود نیاید . (56) عزت مندی زن در خانواده موجبات جلوگیری از مداخلات بی مورد خانواده زن در مناسبات خانواده جدید را فراهم آورده ، به سازگاری و استحکام هر چه بیشتر روابط زن با شوهر منجر می شود . از سوی دیگر ، برخورداری از روابط حسنه با والدین و نیکوکاری با ایشان ، از جمله نشانه های مرد خوب دانسته شده (57) و نشانه ای برای خوش رفتاری وی با همسر آینده و خانواده او به شمار می رود .
 
پی‌نوشت‌ها:
 
 
* دانشجوی دکتری روان شناسی تربیتی.
 1 . محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 94 ؛ محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 332 .
 2 . محمد محمد ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 57 .
 3 . علی المتقی بن حسام الدین الهندی ، کنز العمال فی سنن الاقول و الافعال ، ج 16 ، ص 284 .
 4 . محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 6 ، ص 4 .
 5 . محمد بن الحسن الحرالعاملی ، وسائل الشیعه ، ج 21 ، ص 356 .
 6. همان ، ص 355 .
 7. همان ، ص 357 .
 8. شجاعی ، 1386 ، ج 1 ، ص 334 .
 9. محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 96 .
 10. همان .
 11. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 333 ؛ محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 248 .
 12. همان ، ج 5 ، ص 333 - 323 .
 13. ابراهیم بابایی آملی ، داستان ازدو ، ص 17 .
 14. محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 88 .
 15. محمد رضا سالاری فر ، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسی ، ص 38 .
 16. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 323 .
 17. محمد رضا سالاری فر ، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسی ، ص 38 .
 18. محمد بن الحسن طوسی ، تهذیب الاحکام ، ج 7 ، ص 392 .
 19. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، 324 .
 20. محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 388 .
 21. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، 335 .
 22. همان .
 23. مولی محسن فیض کاشانی ، امحجه البیضا ، ج 3 ، ص 387 ؛ میرزا حسن النوری ، مستدرک الوسایل ، ج 14 ، ص 180 .
 24. محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ، ص 92 ، محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، 335 .
 25. همان ، ص 365 .
 26. محمد بن الحسن الحرالعاملی ، وسائل الشعیه ، ج 20 ، ص 36 .
 27. مولی حسن فیض کاشانی ، المحجه البیضاء ، ج 3 ، ص 387 ؛ میرزا حسن النوری ، مستدرک الوسائل ، ج 14 ، ص 180 .
 28. محمد محمدی ری شهری ، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث ،ص 94 .
 29. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 332 .
 30. همان ، ص 333 ؛ محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 248 .
 31. محمد بن الحسن طوسی ، تهذیب الاحکام ، ج 7 ، ص 399 .
 32. محمد باقر مجلسی ، بحار الانوار ، ج 1 ، ص 82 .
 33. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 340 .
 34. همان ، ص 341 .
 35. همان ، ج 5 ، ص 339 .
 36. آذربایجانی ، 1382 ، ص 250 .
 37. فقیهی ، 1387 ، ص 240 .
 38. حسین بستان ، اسلام و تفاوت های جنسیتی ، ص 26 .
 39. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 324 ؛ 326 - 280 .
 40. محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 388 .
 41. محمد بن الحسن الحرالعاملی ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 36 .
 42. حسین بستان ، اسلام و تفاوت های جنسیتی ، ص 11 .
 43. میرزا حسن نوری ، مستدرک الوسائل ، ج 14 ، ص 149 ؛ محمد بن الحسن الحرالعاملی ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 61 ؛ محمد بن الحسن الحرالعاملی ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 61 .
 44. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 398 .
 45. محمد بن الحسن الحرالعاملی ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 36 .
 46. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 6 ، ص 314 .
 47. ص : 52 ؛ واقعه : 37 ؛ نبا : 33 .
 48. مکارم شیرازی ، 1370 ، ج 23 ، ص 225 .
 49. محمد تقی فلسفی ، الحدیث ، ج 3 ، ص 359 ؛ حسن طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص 197 .
 50. همان .
 51. رجبعلی مظلومی ، تربیت معنایی انسان « تربیت از دیدگاه ائمه اطهار . »
52. محمد بن علی صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 2 ، ص 49 .
 53. علی اکبر مظاهری ، جوانان و انتخاب همسر ، ص 115 ، 1388 .
 54. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ،ص 332 .
 55. محمد بن یعقوب کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 332 ؛ علی المتقی بن حسام الدین الهندی ، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال ، ج 16 ، ص 295 ، به نقل از محمد ری شهری ، 1387 ، ص 80 .
 56. فتال نیشابوری ، بی تا ، ج 2 ، ص 375) .
 57. محمد بن الحسن طوسی ، تهذیب الاحکام ، ج 7 ، ص 400 .
 
 منبع:نشریه اسلام و پژوهشهای تربیتی شماره 4