روانشناسی مثبت نگر

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

روانشناسی مثبت نگر

روان شناسی یادگیری،شیوه های مطالعه، مهندسی معکوس تست های کنکور

کلیاتی درباره عزت نفس

کلیاتی درباره عزت نفس
مربیان، والدین، رهبران  تجاری و دولتی همگی بر این امر اتفاق نظر دارند که ما نیاز به پرورش اشخاصی با عزت نفس سالم و بالا داریم. افرادی که با خصوصیات مدارا و احترام قائل بودن برای دیگران مشخص می گردند و افرادی که مسئولیت اعمالشان را می پذیرند، دارای انسجام هستند، به موفقیت های خود مباهات می کنند، خود انگیخته اند، تمایل به ریسک کردن دارند،

انتقادپذیر هستند، قادر به دوست داشتن و دوست داشته شدن اند، جویای چالش و برانگیزش ناشی از پیگیری اهداف ارزنده و دشوارند و بر زندگیشان احاطه و کنترل دارند. به عبارت دیگر ما نیازمندیم تا به رشد اشخاصی که واجد عزت نفس سالم و اصیل هستند، کمک نماییم، چرا که آن ها کسانی هستند که به وجود خود به عنوان یک تأیید کنندة زندگی، فردی سازنده ، مسئول و مطمئن اعتماد می کنند (رابرت ریزنر، به نقل از محمودی،1382).
تعاریف متعددی از جانب محققین در مورد عزت نفس صورت گرفته است که جهت روشن شدن مفهوم آن لازم است تعدادی از آن ها را ذکر کنیم تا نتیجه مناسبی حاصل گردد. کوپر اسمیت عزت نفس را یک قضاوت شخصی در مورد ارزش و مقبولیت خود می داند که در نگرش او ظاهر می شود (قلی،1375).
سیف (1368) در تعریف عزت نفس چنین آورده است: «نیاز به احترام به خود، به عبارت دیگر عزت نفس عبارت است از نیاز به کسب موفقیت و تأیید یا نیاز به ایجاد تصور مثبت درباره خود و دیگران و اینکه دیگران او را فردی قابل احترام بدانند.»
عزت نفس از نظر راجرز1 (1959) عبارت است از ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خود یا قضاوت شخص نسبت به ارزشمندی وجود خود می باشد که این صفت عمومیت داشته و درهمه مردم وجود دارد و حالتی است ثابت و دائمی ( به نقل از قلی، 1375). ویلیام جیمز2 (1980)، عزت نفس را تابع کسری از موفقیت ها بر انتظارات خود می داند، به طوری که هر چه
موفقیت های شخص بیشتر از انتظاراتش باشد، عزت نفس او نیز بیشتر خواهد بود و در صورتی که عکس آن صادق باشد، عزت نفس کمتری خواهد داشت (اسلامی نسب، 1373).
والد3 و برکلر عزت نفس را داشتن احساس خوب نسبت به خود، دوست داشتن خود و دوست داشته شدن و رفتار مناسب دیگران نسبت به او، احساس راحتی، احساس توانایی و موفقیت در
رهبری می دانند (ستوده، 1373). عزت نفس می تواند به عنوان احساس یک فرد درباره شایستگی و ارزشمندی خود تعریف شود. شایستگی بر اساس تعریف هایی که به وسیله ویلیام سوان1 ارائه شده عبارت است از: احساس عمومی فرد درباره لیاقت و توانایی خود. به بیان ساده، شایستگی عبارت است از داشتن اعتماد به نفسی که فرد عموماً قادر است با تکیه بر آن نتایج مورد انتظار را به دست آورد (فیبل وهال،1978 ، به نقل از فتحی،1382). داگلاس2 (1994) عزت نفس را دسته ای از اعتقادات می داند که بر پذیرش یا عدم پذیرش خود فرد دلالت می کند. منصور (1368) عزت نفس را چگونگی رضایت فرد از اعمال خود می داند . اسلامی نسب (1373) عزت نفس را درکی
می داند که فرد از خودش دارد و این درک، با قضاوت های ارزشی همراه بوده و میزانی از خویشتن پذیری و حرمت نفس را در بر میگیرد. او قضاوت های ارزشی فرد را همیشه مثبت
نمی داند.
شاملو (1369) معتقد است عزت نفس ارزیابی مداوم و قضاوت او نسبت به ارزشمندی وجودی خود می باشد. مزلو3 از عزت نفس به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان یاد میکند، او در سلسله مراتب نیازهای خود، عزت نفس را پس از نیاز به عشق و تعلق قرار داده است و اعتقاد دارد که برای رسیدن به مراحل بعدی نیازها، لازم است تا نیاز به عزت نفس فرد ارضا شود. از نظر او هر فرد نیاز دارد که مورد احترام خود و دیگران واقع شود (اسلامی نسب، 1373).
ناتانیل براندن4 در کتاب «قدرت عزت نفس»، عزت نفس را ارج نهادن ارزش و اهمیت خویش، مسئول خود بودن و در برابر دیگران مسئولانه رفتار کردن ، می داند (نقل از محمودی،1382).
به طور کلی از تعاریف فوق نتیجه می شود که عزت نفس یکی از ویژگی های شخصیت فرد است که بر ارزشیابی و قضاوت نسبتاً پایدار فرد (مثبت یا منفی) نسبت به خود دلالت می کند.
  
باید توجه داشت که عزت نفس با وجود شباهت هایی که با مفاهیمی چون خودپنداره1 و
اعتماد به نفس2 دارد، با آن ها کاملاً یکسان نبوده و تفاوت هایی باهم دارند. برای روشن شدن مطلب در این بخش، این مفاهیم مورد بررسی قرار خواهندگرفت.
خودپنداره به صورت مجموعه باورهایی که شخص درباره خود دارد، تعریف می شود. به عبارتی هرفردی، باورهای خود درباره خودش را، خودش فراهم می آورد که اصطلاحاً خودپنداره نامیده می شود. در شکل گیری خودپنداره منابع زیادی وارد عمل می شود: واکنش های دیگران، مشاهده رفتار های خود، مقایسه خود با اشخاصی که به او شباهت دارند و در همان محیط زندگی می کنند. در حالی که عزت نفس عبارت از ارزیابی شخص از ویژگی های خاص خود است. بنابراین، خیلی ساده می توان گفت که عزت نفس یعنی احساسی که فرد نسبت به خود دارد (گنجی، 1381).
از نظر شاملو (1368)،
بیابانگرد (1380) در کتاب «روش های  افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان» می گوید:
به عقیده فرانکن1 (1994)، خود پنداره با عزت نفس ارتباط دارد. او در کتاب خود می گوید:
اعتماد به نفس :
با وجود این که اعتماد به نفس می تواند در عزت نفس شرکت داشته باشد اما این دو با یکدیگر مترادف نیستند، بلکه عزت نفس ، اشاره به قضاوت ارزشی فرد نسبت به خود دارد در حالی که اعتماد به نفس به اثربخشی (خودکارآیی) و اطمینان نسبت به عملکرد خود مربوط می شود (برنار2، ولز3 و پیترسون4، 1373). بین این دو رابطه مستقیمی وجود دارد به طوری که اگر در انسان اعتماد به نفس درستی وجود داشته باشد، عزت نفس نیز وجود خواهد داشت (به نقل از اسلامی نسب، 1373).
طبقه بندی عزت نفس :
عزت نفس به دو طبقه عزت نفس بالا و پایین تقسیم می شود:
عزت نفس بالا، یعنی احساس غرور در خود و قبول کردن عملکرد خود توسط شخص در زمانی که استعداد ذاتی خود را با کیفیت مثبت پرورش دهد (فرانکن، 1996) . کوپر اسمیت
(1967) کودکان برخوردار از عزت نفس بالا را افرادی می داند که با احساس اعتماد به نفس و با

بهره گیری از استعداد و خلاقیت خود به ابراز وجود می پردازند و به راحتی تحت تاثیر عوامل
محیطی قرار نمی گیرند (به نقل از مفتاح، 1381). فرد با عزت نفس پایین ،نگرش مصنوعی نسبت به دنیا دارد و در مسیر ناامیدی تلاش می کند ، تا به دیگران و خود نشان دهد که شخص لایقی است و یا ممکن است به درون خویش پناه ببرد و انزوا طلبی پیشه گیرد. فرد در چنین حالتی از ارتباط با دیگران می ترسد و از آن اجتناب می نماید و در این حال احساس غرور کمی دارد .
نظریه های عزت نفس:
·     نظریه کوپر اسمیت :
کوپر اسمیت عزت نفس را یک ارزشیابی فردی می داند که معمولاً با توجه به خویشتن حفظ
می شود ( به نقل از جوادی و کدیور، 1373). کوپر اسمیت چهار عامل اسنادی را برای رشد عزت نفس بیان می کند . نخستین آن و مقدم بر تمام عوامل، میزان احترام ،

نظریه مازلو:
مازلو در سلسله مراتب نیازها و در سطح سوم ، احترام به خود یا عزت نفس را قرار  می دهد که مشتمل بر تمایل شایستگی، چیرگی، پیشرفت ، توانمندی، کفایت، اطمینان، استقلال و آزادی است. زمانی که این نیازها ارضا شود،

نظریه راجرز:
راجرز، عزت نفس را ارزیابی مداوم شخص از ارزشمندی خویشتن خود ویا نوعی قضاوت نسبت به ارزشندی وجودی خود تعریف کرده است. او معتقد است این صفت در انسان حالت عمومی دارد و محدود و زود گذر نیست. بر طبق نظر راجرز، عزت نفس در اثر نیاز به توجه مثبت دیگران به وجود می آید. نیاز به توجه مثبت دیگران، شامل بازخوردها، طرز برخورد گرم و
محبت آمیز، صمیمیت، پذیرش و مهربانی از طرف محیط به خصوص اولیاء کودک است (شاملو، 1368).
·     نظریه ویلیام جیمز:
در بررسی عزت نفس، اولین کار توسط ویلیام جیمز انجام شده است. او معتقد بود که تصور فرد از خود در حین تعاملات اجتماعی ، یعنی از زمانی که متولد شده و مورد شناسایی دیگران قرار می گیرد، شکل می گیرد ( به نقل از بیابانگرد، 1380).
·     نظریه جرج مید1 :
مید معتقد است که تصورات و نگرش های شخص، نقش زیادی در زندگی او دارند. این تصورات می تواند، مربوط به موقعیت های درونی یا بیرونی باشد. تصورات بر اساس بازخوردی که از نظر دیگران به دست می آید، تشکیل می شود. بنابراین شخص خصوصیات خود را به گونه ای درک می کند که دیگران آن خصوصیات  را به وی نسبت می دهند. او نتیجه گرفت عزت نفس بر اثر انعکاس ارزیابی دیگران، به وجود می آید و این اجتماع است که برای افراد معیارهای زندگی را تعیین می کند و از طرفی نظریات دیگران در شخص درونی میشود و عزت نفس او را شکل می دهد ( به نقل از پور مقدسیان ، 1373).
ابعاد عزت نفس :
تا چندی پیش، محققین و نظریه پردازان، عزت نفس را قضاوت کلی فرد در مورد خود
می دانستند اما در سالهای اخیر مشخص شده است که کودکان و بزرگسالان، خودشان را از زوایا و جنبه های مختلف مورد ارزیابی و قضاوت قرار میدهند که در این رابطه می توان جنبه های اجتماعی، بدنی، تحصیلی، خانوادگی و کلی را نام برد ( قلی، 1375).
برای روشن شدن مطلب، درمورد هر کدام از موارد فوق توضیحاتی مختصر ارائه خواهد شد.
·     عزت نفس اجتماعی :
شامل عقاید کودک در مورد خودش به عنوان یک دوست برای دیگران است . آیا کودکان دیگر او را دوست دارند ؟ آیا عقاید وافکار او برای آن ها ارزشمند است؟ آیا او را در فعالیت هایشان شرکت می دهند؟ آیا از ارتباط و تعامل باهمسالان خود احساس رضایت می کند؟ به طور کلی
عزت نفس بدنی :
عزت نفس بدنی به ارزیابی و قضاوت فرد نسبت به توانایی بدنی خود اطلاق می شود که از طریق فعالیتها و کنش های بدنی در فرد به وجود می آید. بنابراین

·     عزت نفس تحصیلی:
عزت نفس تحصیلی به ارزیابی و قضاوت فرد نسبت به ارزشمندی تحصیلی خود مربوط
می شود. اگر واکنش اطرافیان در مورد وضعیت تحصیلی فرد مطلوب باشد، در او احساس رضایت از خود ایجاد نموده و به قضاوت مثبت فرد درباره خودش کمک می کند (قلی،1375).
·     عزت نفس خانوادگی:
ارزیابی و قضاوت فرد به عنوان عضوی از خانواده را عزت نفس خانوادگی می گویند که در اثر تعامل فرد با اعضاء خانواده در او به وجود می آید. نوع رابطه متقابل فرد با پدر، مادر، برادران و خواهران و سایر اعضاء خانواده و این که فرد تا چه اندازه توسط آن ها پذیرفته شده است، در چگونگی نگرش او نسبت به خود مؤثر است و عزت نفس خانوادگی او را تعیین می کند (قلی، 1375).
·     عزت نفس کلی :
عزت نفس کلی به ارزیابی و قضاوت فرد نسبت به کلیه ارزش های خود اطلاق می شود که این جنبه از عزت نفس، سایر جنبه های فوق را در خود دارد و در واقع به آن ها نوعی وحدت و یکپارچگی می بخشد. فردی که عزت نفس کلی مثبتی دارد، از کلیه جهات بدنی ، اجتماعی، خانوادگی و تحصیلی، خود را مطلوب و خوب میداند. او نگرش مثبت خود را از واکنش مثبت اعضاء خانواده، همسالان، معلمین و توانایی های بدنی خود کسب نموده است. چنین فردی ، بهتر می تواند با مشکل خود مقابله کند ( اسلامی نسب ،1373).

مؤلفه های اساسی عزت نفس:
تجاربی که کودک در راستای هر مؤلفه به دست می آورد، نقش اساسی را در ارزیابی از خود ایفا می کند. این فرایند ارزیابی یا قضاوت، توصیف های درونی از خود را میسر می نماید که عزت نفس نام می گیرد و به منزله بیانیه ای در چگونگی احساس کودک درباره خویش محسوب
می شود. «عزت نفس سالم» را می توان مورد تقویت قرار داد و یا این که آن را از مسیر اصلی منحرف ساخت. شخص با عزت نفس قوی، تا حدودی قادر است که در خود جنبه های مثبت پنچ مؤلفه عزت نفس را تحقق بخشد. در صورت فقدان مؤلفه های مزبور شخص دچار ناپایداری، بیهودگی و ناتوانی می شود (میرعلی یاری، 1379).
پنج مؤلفه عزت نفس از دیدگاه جامع نگر «اینرونر» (1982)،
علل پیدایش پدیده خویشتن و عزت نفس:
دلیل عمده ایجاد خویشتن و عزت نفس را باید در رابطة فرد با جامعه اش به خصوص در دوران پر اهمیت کودکی و نوجوانی جستجو کرد . این رابطه را می توان به چند نوع بیان نمود که عبارتند از :
الف ـ  واکنش دیگران:
ب مقایسه با دیگران :
ج همانند سازی با الگوها :

عوامل مؤثر در ایجاد و تقویت عزت نفس:
1.          بزرگسالان (اعم از والدین، مربیان و معلمان)
2.          جنسیت :
ناتلمان3 (1987) از پژوهش طولی که روی 300 نوجوان 12 تا 16 ساله پسر و دختر در مدارس دوره های راهنمایی و متوسطه به منظور مقایسه عزت نفس دختران و پسران در آمریکا انجام داده است، به این نتیجه رسید که نمره عزت نفس پسران از کلاس اول راهنمایی تا دوم نظری افزایش یافته است. در حالی که پسران نوجوان از رشد عزت نفس بالایی بر خوردار بودند، رشد عزت نفس دختران در این سالهای نوجوانی تغییر محسوسی پیدا نکرده است. در حالی که عزت نفس پسران نوجوان در طول 5 سال اول نوجوانی از رقم 72/3 (در مقیاس 5 درجه ای) به 30/4 رسیده و این تفاوت کاملاً معنی دار بود، ولی عزت نفس دختران در  طول آن 5 سال هیچ تغییری نکرده و در رقم 10/3 ثابت مانده است. این تغییرات در عزت نفس نوجوانان، جدا از بیان تفاوت بین پسران و دختران که جای تأمل و علت جویی و بررسی های بیشتری را دارد، نشانه دیگری

است از این که در دوره نوجوانی، عواطف فرد و برداشتی که او از خود دارد، گسترش می یابد و بر احساس غرور و افتخار، خاصه در پسران در این دوره افزوده می شود (پاورز1 و همکاران، 1989). برخی از دلایلی را که در جامعه غربی برای کم تر بودن عزت نفس دختران بر شمرده اند، حساسیت و نگرانی آنان درباره جذابیت های بدنی خود و اطمینان کمتر درباره توانایی های آنان است (برک2 ، 1999، به نقل از ملکی ، 1382).
3.          زمینه های زندگی اجتماعی و فرهنگی:
نقش و اهمیت عزت نفس در نوجوانان:
بهداشت روانی2 :

شایستگی های برقراری ارتباط و سازگاری اجتماعی:
سازگاری  اجتماعی و شایستگی های برقراری ارتباط افرادی که خود انگاره ضعیف و عزت نفس پایین دارند، چندان زیاد نیست و فقط از  دو موضع می توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند. یا از موضع ضعف و دنباله روی و یا از موضع قدرت کاذب و خوار کردن دیگران. استقلال نفس و ایمان به انسانیت خود و دیگران در این افراد بسیار ضعیف است و به همین دلیل سازگاری اجتماعی آنان اندک است . برای آن که فرد از جانب دیگران پذیرفته شود، باید قبل از هر چیز اعتماد به نفس داشته باشد و بتواند با اطمینان خاطر و بدون خوار کردن دیگران، آن ها را چنان که هستند، بپذیرد و حرمت و کرامت انسانی آنان را پاسداری کند. به این ترتیب، معلوم می شود که بین قبول خود (خودانگاره مثبت و عزت نفس بالا) و قبول دیگران (سازگاری اجتماعی)، رابطه



محکمی وجود دارد. یکی از نشانه های روشن اغتشاش هویت در نوجوانی و جوانی این است که فرد نتواند دوستانی برای خود پیدا کند و نتواند با افراد دیگر رابطة شایسته برقرار نماید. عدم شایستگی در ارتباط و سازگاری اجتماعی، به صورت های گوناگونی خودنمایی می کند. نتیجه این وضع آن است که نوجوانان و جوانان به احساس تنهایی و بی کسی شدیدتری دچار می شوند.

پیشرفت تحصیلی:
آرمان شغلی:
اجتناب از ارتکاب جرم:
روشهای تغییر و افزایش میزان عزت نفس:
·     الگوی یادگیری اجتماعی:
الگویی که روشهای افزایش میزان عزت نفس از آن منتج شده است، «الگوی یادگیری اجتماعی»1، نام دارد . برای کاربردی تر شدن و استفاده هر چه بیشتر از این الگو، آن را به الگوهای رفتاری، شناختی، بیولوژیکی (زیستی) و عاطفی دسته بندی کرده اند. نمونه هایی از الگوی رفتاری مشتمل بر مهارت های اجتماعی مانند تعارف کردن، خندیدن، محبت کردن و جز
این هاست. مثال هایی از الگوی شناختی میتواند توصیف خود2، تصورات، باورها و تخیلات باشد. متغیرهای بیولوژیکی مرتبط با عزت نفس شامل: قیافه بدنی و نقائص خاصی مانند معلولیت و نیز رابطه رشد بیولوژیکی با سن است. عواطف نیز (احساسات روزانه در محل زندگی وکار)، نقش با اهمیتی در عزت نفس دارند. همان طور که قبلاً اشاره شد، ارزیابی های افراد از خودپنداره ایشان، تعیین کننده تعادل عاطفی و سلامت روانی در آنهاست (آلیس پاپ3 و همکاران، 1989، به نقل از بیابانگرد، 1380).      
2ـ          نتیجه گیری شتاب زده :
الف ذهن خوانی: بی دلیل واکنش دیگران را منفی پنداشتن
ب پیشگویی: بی دلیل پیش بینی بد کردن
5ـ  درشت نمایی : از یک سو درباره اهمیت مسائل و شدت اشتباهات خود مبالغه کردن و از سوی دیگر، اهمیت جنبه های مثبت زندگی را کمتر از آنچه هست، بر آورد کردن
6ـ          عبارتهای بایددار: با کلمات «باید» و «نباید» از خود و دیگران انتقادکردن
7ـ  استدلال احساسی: با توجه به احساس خود نتیجه گرفتن. «احساس می کنم که کودن هستم، پس حتما کودن هستم».
8ـ  بر چسب زدن: خطاها را به حساب شخصیت خود گذاشتن. به جای این که بگوییم «اشتباه کردم» می گوییم «اشتباه کار هستم، بازنده ام، کودن هستم».
9ـ  سرزنش: گناهان رابه گردن گرفتن و خود را به خاطر کاری که مقصر آن نبوده اید، سرزنش کردن.
10ـ     بی توجهی به امر مثبت: اصرار در بی ارزش دانستن موفقیت های خود.
این ها انواع تحریفاتی هستند که مخصوصاً در ارتباط با عزت نفس پایین قرار دارند. اگر این تحریفات در فرایندهای ساختاری خودپنداره ظهور نمایند، راه را برای خود ارزیابی منفی فراهم می سازند. مفروضة الگوی شناختی این است که، این خطاهای شناختی، بر چگونگی احساسات بعدی ما، در مورد خودمان تأثیر می گذارند و در نتیجه بر کیفیت رفتار ما مؤثر واقع می شوند. به عبارت دیگر، چگونه فکر کردن، بر چگونه عمل کردن تأثیر میگذارد (بیابانگرد، 1380).

عزت نفس و پیشرفت تحصیلی:
مدل علّی عمومی
(اقتباس از اینارام و همکاران، 1990 ، ص 307)
ب : تحقیقات انجام شده
1ـ    بررسی تحقیقات انجام شده در داخل ایران:
1ــ افتخاری(1373) تحقیقی تحت عنوان «بررسی میزان همبستگی عزت نفس و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر» به انجام رساند، وی از طریق محاسبه همبستگی بین نمرات عزت نفس و میانگین سه ترم تحصیلی دانش آموزان دریافت که رابطه مثبتی در حد 3/0 بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی وجود دارد.
14ـ معتمدی (1373) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی ومقایسه عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر ورزشکار و غیر ورزشکار دبیرستان های قوچان» دریافت که بین عزت نفس دانش آموزان پسر ورزشکار و دختر ورزشکار تفاوت معناداری وجود دارد و نیز بین عزت نفس دانش آموزان پسر غیر ورزشکار و دختر غیر ورزشکار تفاوت معناداری وجود دارد.
15ـ کلانتر (1373)، طی پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطة عزت نفس و افت تحصیلی ‌        دانش آموزان» نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات عزت نفس دانش آموزان با سابقه مردودی ومیانگین نمرات عزت نفس دانش آموزان بدون سابقه مردودی وجود ندارد.
16ـ مدیری (1373)، در پایان نامه خود تحت عنوان «بررسی ارتباط بین سبک اسناد، عزت نفس و وضعیت اجتماعی اقتصادی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر سال سوم تجربی
دبیرستان های اهواز به صورت جداگانه و ترکیبی» دریافت که بین عزت نفس و انگیزه پیشرفت، یک رابطة معناداری وجود دارد در حالی که بین عزت نفس و جنسیت دانش آموزان دبیرستانی ارتباط معناداری وجود ندارد
17ـ زارع (1373) در پایان نامه کارشناسی ارشد تحت عنوان «بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت، جنسیت و عزت نفس» دریافت که بین عزت نفس و جنسیت دانش آموزان دبیرستانی ارتباط
معناداری وجود ندارد.
18دانش آموزان موفق و ناموفق، تفاوت معناداری وجود دارد ومیزان عزت نفس دانش آموزان ناموفق پسر بیش از دانش آموزان ناموفق دختر است. ولی تفاوت معناداری بین عزت نفس
دانش آموزان موفق پسر و دختر وجود ندارد. به طور کلی دانش آموزان موفق ازعزت نفس بالاتری نسبت به دانش آموزان ناموفق برخوردارند.
25ـ مهدویان (1374) در مطالعه روی 900 نفر از دختران و پسران سال سوم متوسطه شهر مشهد به این نتیجه دست یافت که عزت نفس در مقایسه با مرکز کنترل، ارتباط بیشتری با پیشرفت تحصیلی دارد و این ارتباط در دختران بیشتر از پسران است. همچنین پسران در مقایسه با دختران از مرکز کنترل درونی تر و عزت نفس بالاتری برخوردارند.
26 برات وند (1376) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان «بررسی رابطه ساده و چند متغیری مقبولیت گروهی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی و سازگاری فردی واجتماعی بین دانش آموزان پسر پایه سوم راهنمایی شهرستان اهواز» به این یافته های پژوهشی دست یافت که رابطه مثبتی بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دانش آموزان وجود دارد و نیز معلوم شد ترکیبی از دو متغیر مقبولیت گروهی و عزت نفس قادر به تبیین میزان بیشتری از تغییر پذیری پیشرفت تحصیلی است.
30 معرفت (1377) در تحقیقی به بررسی رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مقطع راهنمایی بین مدارس دولتی و نمونه مردمی پرداخت و به ارتباط مثبت بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در مدارس نمونه مردمی نسبت به مدارس دولتی دست یافت.
31ـ فتحی آشتیانی (1377) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی ویژگی های نوجوانان و رابطه آن با موفقیت تحصیلی» بر روی یک نمونه 1314 نفری از میان فراگیران مقطع متوسطه مراکز آموزشی شهر تهران به این نتیجه دست یافت که خودپنداره باعزت نفس در ارتباط است و این دو عامل تأثیر مثبتی بر افزایش سطح موفقیت تحصیلی دارند. او همچنین دریافت یک رابطه منفی معنادار بین خود پنداره و عزت نفس با افسردگی وجود دارد که منجر به کاهش بازده تحصیلی می شود.
32ـ میرعلی یاری (1379) در پژوهش خود تحت عنوان رابطه «عزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر سال سوم ریاضی فیزیک نظام جدید» دریافت که بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس ارتباط معناداری وجود دارد. این فرضیه هم که بین عزت نفس و جنسیت با پیشرفت تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد نیز با احتمال 99 درصد تأیید شد.
33 بلوچی (1380) در تحقیقی با عنوان «بررسی رابطه حضور و غیبت پدر بر پیشرفت تحصیلی، انضباط و عزت نفس دانش آموزان سال اول متوسطه» بر روی200 دانش آموز سال اول دبیرستان که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، به این نتیجه رسید که حضور پدر تأثیری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نداشت. همچنین در رابطه با انضباط در مدرسه به این نتیجه دست یافت که حضور پدر بر وضعیت انضباط دانش آموزان تأثیر دارد. اما بین دختران وپسران تفاوت معنی دار مشاهده نشد. در رابطه با عزت نفس، این پژوهش نشان دادکه دانش آموزانی که پدران آن ها حضور دارند، به طور معناداری از دانش آموزانی که پدران آنها حضور ندارند، عزت نفس بالاتری داشتند. ولی بین عزت نفس دختران و پسران از لحاظ آماری تفاوت معناداری مشاهده نشد.
34ـ آقاجانی (1381) در تحقیق خود پی برد که بین منبع کنترل درونی، انیگزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی بالا رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
35ـ مفتاح (1381) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «رابطه کمرویی وعزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوم راهنمایی شهر تهران» پی برد که بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. او همچنین دریافت از دو متغیر کمرویی و عزت نفس ، عزت نفس توان پیش بینی پیشرفت تحصیلی را دارد و بین عزت نفس در دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد.
2ـ        بررسی تحقیقات انجام شده در خارج از ایران
1ـ مطالعات دایلر1 (1954) نشان میدهد که پیشرفت تحصیلی بر سطح عزت نفس مؤثر است (به نقل از فتحی، 1382).
2ـ روزنبرگ2 (1956)، دریافت افرادی که عزت نفس کمی دارند، تمایل به کارهای اجتماعی و
نقش های رهبری دارند. همچنین افراد با عزت نفس بالا، احساس مسئولیت تمرکز در کار، احساس امنیت و عدم وابستگی می نمایند (استاینر3 1952؛ اسمیت 1967؛ هوروکس4 وهمکاران ،1972 به نقل از یوسفی، 1374).
3ـ بیلز1 (1959) در پژوهش خود دریافت که پیشرفت تحصیلی بر سطح عزت نفس مؤثر است ( به نقل از فتحی، 1382) .
4ـ کوپر اسمیت2 (1959) در پژوهش خود به بررسی ارتباط بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی پرداخت و به این نتیجه دست یافت که عزت نفس با پیشرفت تحصیلی ارتباط مثبت دارد (به نقل از مفتاح، 1381).
5).
19ـ زیلر و آل (1969) دریافتند که عزت نفس بالا، بیانگر پذیرش اجتماعی و ثبات قدم بیشتر در رفتار است و نیز موفقیت بیشتر را سبب می شود. (میر علی یاری ، 1379).
20ـ کوپر اسمیت (1967) در بررسی های خود در مورد افرادی که عزت نفس پایین داشته اند، علایمی چون شکایت جسمانی، افسردگی، اضطراب، کاهش سلامت عمومی بدن، بی تفاوتی، احساس تنهایی، تمایل به اسناد شکست خود به دیگران، عدم رضایت شغلی، کاهش عملکرد،
عدم موفقیت آموزشی را گزارش کرده است ( به نقل از میرعلی یاری، 1379).
21ـ کوپر اسمیت (1967) در تحقیق خود به این نتیجه رسید که کودکان باعزت نفس بالا، افرادی هستند که احساس اعتماد به نفس ، استعداد ، خلاقیت و ابراز وجود می کنند وبه راحتی تحت تأثیر عوامل محیطی قرار نمی گیرند. همچنین او در تحقیقات خود دریافت که بین عزت نفس دختران  و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد (به نقل از میرعلی یاری،1379).
22ـ جرجن و گوردون2 (1968) به این نتیجه دست یافتند  که عزت نفس با پیشرفت تحصیلی رابطه دارد. زیرا موفقیت به دست آمده، نتیجه مستقیم این امر است که شخص به طور مثبت مورد
ارزش یابی قرار گرفته است، نه به طور منفی (به نقل از یوسفی، 1374).
23ـ کوبینه (1970) دریک مطالعه تحلیلی، رابطه بین خود پدیده ای و موفقیت تحصیلی را پیدا کرد فرد از بی ارزشی و طرد تعاملات خود با سایر اشخاص می باشد (به نقل از یوسفی، 1374).
37ـ مک فارلین و بلاسکوویچ (1981) و بوم گاردنر (1990) در مطالعات خود دریافتند اشخاص با عزت نفس بالا خیلی با اعتمادتر از افرادی هستند که دارای عزت نفس پایین می باشند و تلاش هایشان آن ها را به سوی  موفقیت سوق میدهد (به نقل از فتحی، 1382).
3849ـ پاپ و همکاران (1989) تأیید نمودند بین عزت نفس مثبت و نمرات بالا در مدارس رابطه وجود دارد (به نقل از یوسفی، 1374).
50ـ گرینس1 (1989) در پژوهش خود دریافت دانشجویانی که عزت نفس پایینی داشتند در مقایسه با دانشجویانی که عزت نفس بالاتری داشتند در برابر عملکرد ضعیف خود در امتحان ، اثرات منفی تری را تجربه کردند، به طوری که عملکرد ضعیف آن ها در آنان منجر به فقدان انگیزه نسبت به این درس گردید و آنها فقدان انگیزه را به امتحانات بعدی تعمیم دادند (به نقل از یوسفی، 1374).
51ـ موریس2 (1993) بیان داشت عزت نفس تحصیلی با نمره های کلاسی بین دانشجویان باعزت نفس بالا به طور مثبت ارتباط دارد و اعتبار دریافت شده از نمره های کلاسی بین دانشجویانی که عزت نفس پایین دارند، به طور معکوس ارتباط دارد (به نقل از مفتاح، 1381).
52ـ گارزارلی3 و همکاران (1993) درپژوهش های خود دریافتند خود انگاره با پیشرفت تحصیلی همبستگی  دارد و این همبستگی متقابل است . دانشجویان و دانش آموزان موفق احساس ارزش شخصی بیشتری از افرادی دارند که در درس و کار خود موفق نیستند (به نقل از لطف آبادی، 1379).


1.Kazadin
1. Shope
2. Copeland
3. Heppner
4. Hillerbround
5. self-esteem
1. Rogers
2. William James
3. Wald
1. William Swann
2. Douglas
3. Maslow
4. Nathaniel Branden
1. Gecas
2. Seff
3. Nottelmann
1. Rosenthal
2. Simeonsson
1.Gorgemide
1. Sacco
2. Back
1. Byrn
2. Shavelson
1. Dailer
2. Rosenberg
3. Stainer
4. Horrox
1. Saroson
2. Rubin
3. Hanes
4. O malley
5. Batchman
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد